ترجمه حکمت 3 نهج البلاغه
وَ قَالَ (علیه السلام): الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ [حَاجَتِهِ] حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ.
ترجمه: محمد دشتی (ره)
شناخت ضدّ ارزش ها
و درود خدا بر او، فرمود: بخل ننگ و ترس نقصان است. و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كند مى سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.
ترجمه ها
لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.
و فرمود (ع): بخل، ننگ است و ترس، نقص است و تنگدستى، زبان زيرك را از بيان حجتش بر بندد و بينوا در شهر خود غريب است.
و آن حضرت فرمود: بخل عار است، و ترس نقصان، تنگدستى زيرك را از برهانش لال كند، انسان تهيدست در ديارش غريب است.
[و فرمود:] بخل ننگ است و ترس نقصان، و درويشى كند كننده زبان زيرك در برهان، و تنگدست بيگانه در ديار خود بر همگان.
امام عليه السّلام (در نكوهش بخل و ترس و تنگدستى و بينوايى) فرموده است:
- بخل و تنگ چشمى ننگ است (چون مردم بخيل را بر اثر دلبستگى او به كالاى دنيا سرزنش مى نمايند)
- و ترسو بودن نقص و كاستى است (زيرا رسيدن بمقام فرع بر شجاعت و دلاورى است)
- و تنگدستى زيرك را از (بيان) حجّت و دليلش گنگ و لال مى گرداند (همانطورى كه توانگرى پست و نادان را گويا مى سازد)
- و بينوا و بى چيز در شهر خود غريب است (كسى با او آمد و شد نمى كند).
امام(عليه السلام) فرمود:
بخل ننگ است و ترس مايه نقصان، فقر شخص زيرک را از بيان دليلش گنگ مى سازد و آن کس که فقير و تنگدست است حتى در شهر خود غريب است.