ترجمه نامه 11 نهج البلاغه

و من وصية له (علیه السلام) وَصّى بها جَيشاً بعثَه إلى العدوّ:

فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ أَوْ نَزَلَ بِكُمْ فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرُكُمْ فِي قُبُلِ الْأَشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ الْجِبَالِ أَوْ أَثْنَاءِ الْأَنْهَارِ، كَيْمَا يَكُونَ لَكُمْ رِدْءاً وَ دُونَكُمْ مَرَدّاً، وَ لْتَكُنْ مُقَاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اثْنَيْنِ وَ اجْعَلُوا لَكُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي الْجِبَالِ وَ مَنَاكِبِ الْهِضَابِ، لِئَلَّا يَأْتِيَكُمُ الْعَدُوُّ مِنْ مَكَانِ مَخَافَةٍ أَوْ أَمْنٍ؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ الْقَوْمِ عُيُونُهُمْ وَ عُيُونَ الْمُقَدِّمَةِ طَلَائِعُهُمْ؛ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّفَرُّقَ، فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا ارْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً، وَ إِذَا غَشِيَكُمُ اللَّيْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ كِفَّةً، وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

(دستور العمل امام به لشكرى كه آن را به فرماندهى زياد بن نضر حارثى، و شريح بن هانى به سوى شام و معاويه فرستاد).

آموزش نظامى به لشكريان

هر گاه به دشمن رسيدند، يا او به شما رسيد، لشكرگاه خويش را بر فراز بلندى ها، يا دامنه كوه ها، يا بين رودخانه ها قرار دهيد، تا پناهگاه شما، و مانع هجوم دشمن باشد.

جنگ را از يك سو يا دو سو آغاز كنيد، و در بالاى قلّه ها و فراز تپّه ها، ديده بانهايى بگماريد، مبادا دشمن از جايى كه مى ترسيد يا از سويى كه بيم نداريد، ناگهان بر شما يورش آورد، و بدانيد كه پيشاهنگان سپاه ديدبان لشكريانند و ديدبانان طلايه داران سپاهند.

از پراكندگى بپرهيزيد، هر جا فرود مى آييد، با هم فرود بياييد، و هر گاه كوچ مى كنيد همه با هم كوچ كنيد. و چون تاريكى شب شما را پوشاند، نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد، و نخوابيد مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن.

نظامی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

سفارشى از آن حضرت (ع) هنگامى كه سپاهى بر سر دشمن مى فرستاد:

چون بر دشمن فرود آمديد يا دشمن بر شما فرود آمد، بايد كه لشكرگاهتان بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا در بين رودخانه ها باشد تا شما را پناهگاه بود و دشمن را مانع. و بايد كه جنگتان در يك سو باشد يا دو سو. و ديده بانها بر سر كوهها و تپه ها بگماريد تا مباد، كه دشمن از جايى كه مى ترسيد يا خود را در امان مى دانيد، بناگاه، بر شما تاخت آورد. بدانيد كه مقدمه لشكر، همان چشمان لشكر است، و چشمان مقدمه، طلايه داران هستند.

از پراكندگى بپرهيزيد. چون فرود مى آييد همه فرود آييد، و چون كوچ مى كنيد همه كوچ كنيد. هنگامى كه شب در رسيد، نيزه ها را گرداگرد خود قرار دهيد. به خواب مرويد يا اندك اندك بخوابيد.

از وصيت هاى آن حضرت است به هنگامى كه لشگرى را به سوى دشمن فرستاد اين وصيت فرمود:

چون بر دشمن وارد شديد يا دشمن بر شما وارد شد، بايد لشگرگاه شما در محلّى بلند، يا دامنه كوهها، يا بين رودها قرار گيرد، تا شما را مدد باشد، و مانعى پيش رويتان براى برگرداندن شرّ دشمن. جنگ شما بايد از يك طرف يا دو طرف باشد. و بر قله كوهها و فراز تپّه ها نگهبانانى بگماريد، تا دشمن از نقطه خطر يا محلى كه مورد اطمينان شماست به شما حمله نكند. بدانيد مقدمه لشگر ديده بانان دشمن اند، و ديده بانان جاسوسان ارتش اند.

از پراكندگى و تفرقه بپرهيزيد، هرگاه فرود آييد همگان فرود آييد، و زمانى كه كوچ كنيد همه كوچ نماييد، و چون شب فرا رسد نيزه ها را گرداگرد خود نگاه داريد، خوابتان اندك باشد يا همانند مضمضه آب در دهان.

و از سفارش آن حضرت است به لشكرى كه آنان را به سر وقت دشمن فرستاد:

چون به سر وقت دشمن رفتيد يا دشمن بر سر شما آمد، لشكرگاهتان را برفراز بلنديها، يا دامنه كوهها، يا بين رودخانه ها قرار دهيد تا شما را پناه و دشمن را مانعى بر سر راه بود، و جنگتان از يك سو يا دو سو آغاز شود، و در ستيغ كوهها و فراز پشته ها، ديده بانها بگماريد، مبادا دشمن از جايى آيد كه مى ترسيد يا جايى كه از آن بيم نداريد، و بدانيد كه پيشروان لشكر، ديده هاى آنانند و ديده هاى پيشروان جاسوسانند.

مبادا پراكنده شويد و چون فرود مى آييد، با هم فرود آييد، و چون كوچ كرديد، با هم كوچ كنيد، و چون شب شما را فرا گرفت، نيزه ها را گرداگرد خود بر پا داريد و مخوابيد جز اندك، يا لختى بخوابيد و لختى بيدار مانيد.

از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است كه لشگرى را كه بسوى دشمن فرستاده بود بآن سفارش مى فرمايد (و آن قسمتى از نامه ايست كه در پاسخ نامه زياد ابن نصر و شريح ابن هانى كه هر دو از نيكان اصحاب امام عليه السّلام بودند نوشته زمانيكه ايشان را با دوازده هزار تن از لشگر عراق براى جنگ با لشگر شام فرستاده در بين راه با يكديگر مخالفت نموده هر كدام نامه اى به كوفه نزد آن بزرگوار فرستاده از ديگرى شكايت نمودند، آن حضرت در پاسخ هر دو نامه اى نوشت كه از جمله آن قسمتى است كه دستور جنگ با دشمن را بآنان گوشزد مى نمايد):

(1) پس هرگاه به دشمن برخورديد يا دشمن بشما برخورد بايد لشگرگاه شما در جاهاى بلند (تپّه ها) يا دامنه كوهها يا كنار رودخانه ها باشد تا براى شما كمك بوده (از دسترسى آنان) جلوگير باشد،

(2) و بايد جنگ شما (با دشمن) از يكسو يا دو سو باشد (زيرا لازمه جنگيدن از چند طرف پراكندگى و ضعف و شكست است) و براى خودتان در بلندى كوهها و لاى تپّه هاى مسطّح پاسبانان و ديدبانان بگذاريد تا دشمن بطرف شما نيايد از جائيكه مى ترسيد (مبادا بيايد) يا از جائيكه ايمن هستيد (كه از آنجا نمى آيد، و ممكن است ناگهان از آنجا بيايد كه ديدبانان آمدن دشمن را از دور ديده شما را آگهى مى دهند تا درصدد جلوگيرى بر آئيد) و بدانيد جلوداران لشگر ديدبانان ايشانند و ديدبانان جلوداران لشگر (چند تنى كه جلو لشگر مى روند) جاسوسان هستند (خلاصه بايد چند تن جاسوس جلو و ديدبانان لشگر دنبال آنها و لشگر پس از ايشان بروند تا از كار دشمن آگاه بوده در هر موضوع دانسته اقدام نمايند)

(3) و از جدا شدن و پراكندگى بپرهيزيد، پس هر گاه (در مكانى) فرود آمديد همگى فرود آئيد، و هرگاه كوچ نموديد همگى كوچ نمائيد، و چون شب شما را فرا گرفت نيزه ها را (در اطراف خويش) گرداگرد (دائره مانند) قرار دهيد (تا اگر دشمن شبيخون زند وسائل دفاع در دسترس باشد) و خواب را نچشيد (به خواب راحت نرويد) مگر اندك يا مانند آب در دهان گردانيدن و بيرون ريختن (چرت بزنيد نه به آسوده بخوابيد شايد دشمن بيدار و درصدد شبيخون باشد).

هنگامى که به دشمن رسيديد يا دشمن به سراغ شما آمد، لشکرگاه خود را در جلوى تپه ها يا دامنه کوهها يا کنار نهرها قرار دهيد تا سبب حفاظت و ايمنى شما گردد و بهتر بتوانيد از پيش رو به دفاع بپردازيد و بايد همواره پيکار شما با دشمن از يک سو يا دو سو باشد (نه بيشتر زيرا تعدّد جهات باعث تجزيه لشکر و تشتت قوا و آسيب پذيرى آن مى شود) مراقبان و ديدبان هايى بر قلّه کوه ها و روى تپّه ها و بلندى ها قرار دهيد مبادا دشمن از جايى که محل خطر يا مورد اطمينان شماست ناگهان به شما حمله کند و بدانيد مقدّمه لشکر چشم هاى لشکرند، و چشم هاى مقدّمه، پيشگامان و نيروى اطلاعاتى لشکرند.

از پراکندگى و تفرقه به شدّت بپرهيزيد; بنابراين هنگامى که توقف کرديد و پياده شديد، همه با هم پياده شويد و هرگاه کوچ کرديد همه با هم کوچ کنيد و هنگامى که پرده هاى تاريکى شب شما را پوشاند، نيزه داران را با نيزه به صورت دايره اى در اطراف لشکر قرار دهيد (و لشکر در وسط آن استراحت کند) ولى خوابتان بايد بسيار سبک و کوتاه باشد همچون شخصى که آب را جرعه جرعه مى نوشد و يا مضمضه مى کند.