ترجمه نامه 22 نهج البلاغه

و من كتاب له (علیه السلام) إلى عبد الله بن العباس رحمه الله تعالى و كان عبد اللّه يقول: «ما انتفعتُ بكلام بعد كلام رسول الله صلى اللّه عليه و آله، كإنتفاعي بهذا الكلام!»:

أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْمَرْءَ قَدْ يَسُرُّهُ دَرْكُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ وَ يَسُوؤُهُ فَوْتُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيُدْرِكَهُ؛ فَلْيَكُنْ سُرُورُكَ بِمَا نِلْتَ مِنْ آخِرَتِكَ وَ لْيَكُنْ أَسَفُكَ عَلَى مَا فَاتَكَ مِنْهَا، وَ مَا نِلْتَ مِنْ دُنْيَاكَ فَلَا تُكْثِرْ بِهِ فَرَحاً وَ مَا فَاتَكَ مِنْهَا فَلَا تَأْسَ عَلَيْهِ جَزَعاً، وَ لْيَكُنْ هَمُّكَ فِيمَا بَعْدَ الْمَوْت.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

(نامه به ابن عباس فرماندار بصره در سال 36 هجرى كه گفت پس از سخنان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هيچ سخنى را همانند اين نامه سودمند نيافتم).

سفارش به آخرت گرايى

پس از ياد خدا و درود، همانا انسان گاهى خشنود مى شود به چيزى كه هرگز از دستش نمى رود، و ناراحت مى شود براى از دست دادن چيزى كه هرگز به آن نخواهد رسيد. ابن عباس! خوشحالى تو از چيزى باشد كه در آخرت براى تو مفيد است، و اندوه تو براى از دست دادن چيزى از آخرت باشد. آنچه از دنيا به دست مى آورى تو را خوشنود نسازد، آنچه در دنيا از دست مى دهى زارى كنان تأسّف مخور، و همّت خويش را به دنيا پس از مرگ واگذار.

اخلاقی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

نامه اى از آن حضرت (ع) اين نامه را به ابن عباس نوشته، و او مى گفت كه پس از سخن رسول الله (ص) از هيچ سخنى بدين پايه سود نبرده ام:

اما بعد. گاه آدمى را دست يافتن به چيزى كه براى او مقدّر بوده، شادمان مى سازد، و گاه از دست دادن چيزى كه دست يافتن به آن برايش مقدر نبوده است، غمگين مى كند. پس بايد شادمانى تو به چيزى باشد كه براى آخرتت به دست آورده اى، و اندوهت به چيزى باشد كه از آخرتت از دست داده اى. به آنچه از دنيا به دست آورده اى فراوان شادى مكن، و بر آنچه از دنيايت از دست مى دهى، تأسف مخور و زارى منماى. و بايد همه همّ تو منحصر به كارهاى پس از مرگ باشد.

از نامه هاى آن حضرت است به عبد اللّه بن عبّاس، و ابن عباس مى گفته: بعد از كلام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از هيچ سخنى به اندازه اين سخن بهره مند نشدم:

اما بعد، انسان را گاهى دست يافتن به چيزى كه از دست رفتنى نبود شاد مى نمايد، و از دست رفتن آنچه كه به دست آمدنى نبود ناراحت مى سازد. پس به آنچه از آخرتت به آن رسيده اى شاد باش، و به آنچه از آخرتت از دست رفته به غم بنشين. به آنچه از دنيا به آن مى رسى زياد خوشحال مباش، و به آنچه از دنيا از دستت مى رود بيش از اندازه غمگين مشو. و بايد همه سعيت براى بعد از مرگ باشد.

و از نامه آن حضرت است به عبد اللّه پسر عباس. عبد اللّه مى گفت پس از گفته رسول خدا (ص) از هيچ گفته اى چنين سود نبردم:

اما بعد، گاه آدمى را شاد مى كند دست يافتن بر آنچه از دست او رفتنى نبود، و ناخشنودش مى سازد از دست شدن آنچه او را به دست آمدنى نبود. پس شاد باش بدانچه از آخرتت به دست آورده اى و اندوهناك باش بر آنچه از دست داده اى. بدانچه از دنيا به دست آرى فراوان شادمان مباش و بدانچه از دست داده اى ناشكيبا و نالان. تو را در بند آن بايد كه پس از مرگ شايد.

از نامه هاى آن حضرت عليه السّلام است بعبد اللَّه ابن عبّاس كه مى گفته: پس از سخن رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله از سخنى مانند اين سخن سودى نبردم (كه در آن او را به شادى و افسردگى در امر آخرت پند داده):

(1) پس از ستايش خدا و درود بر پيغمبر اكرم، مرد را شاد مى نمايد رسيدن بآنچه كه (مقدّر) نبوده است از دست بدهد، و اندوهناك مى سازد او را در نيافتن آنچه كه (شايسته) نبوده است دريابد (سود و زيان دنيا را باعث قضاء و قدر است، نه سعى و كوشش در بدست آوردن سود و نه نادرستى انديشه و تنبلى در زيان بردن، ولى مردم با بصيرت و بينائى نمى نگرند و نمى دانند سود و زيان بهر كه مقدّر شده خواهد رسيد، چنانكه در قرآن كريم سوره 57 آیه 23-22 مى فرمايد: «ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها، إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ - لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ» يعنى غمّ و اندوهى در زمين «مانند گرانى و خشكسالى» و در نفسهاى شما «مانند بيمارى و درويشى و مرگ فرزندان» رخ نخواهد داد مگر آنكه در لوح محفوظ نوشته شده پيش از آنكه آن نفسها را بيافرينم، و ثبت اين امور «هر چه هم بسيار باشد» بر خدا آسان است «و اين براى آنست» تا شما بر آنچه از دستتان رفت اندوهگين نشويد و بآنچه بشما برسد شاد نگرديد، و خدا دوست نمى دارد يعنى از رحمت خود دور مى سازد هر گردنكشى را كه «بر اثر رو آوردن دنيا» بنازد و سرفرازى نمايد) پس (با اينكه دانستى سود و زيان دنيا بسبب قضاء و قدر است، چون شادى از سود و اندوه به زيان فطرىّ بشر است) بايد شاديت به سود آخرت باشد كه (وسيله آنرا در دنيا) دريافته اى، و اندوهت براى براى سود آخرت از دست رفته باشد،

(2) و بآنچه از دنيا از دست رفته و اندوهگين و ناشكيبا مباش، و بايد كوشش تو در كار بعد از مرگ باشد (بايد سعى كنى تا وسائل آمرزش و نيكبختى زندگانى جاويد بعد از مرگ را دريابى).

اما بعد (از حمد و ثناى الهى) انسان گاه مسرور مى شود به سبب رسيدن به چيزى که هرگز از دستش نمى رفت! و ناراحت مى شود به سبب از دست دادن چيزى که هرگز به او نمى رسيد، حال که چنين است شادى و سرور تو بايد به خاطر چيزى باشد که در مسير آخرت به دست آورده اى و تأسف و اندوهت به سبب آن امور معنوى و اخروى باشد که از دست داده اى. بنابراين به خاطر آنچه از دنيا به دست آورده اى زياد خوشحال نباش و آنچه را از دنيا از دست داده اى بر آن تأسف نخور و جزع نکن; تمام همّت خود را به آنچه بعد از مرگ و پايان زندگى است متوجه ساز.