ترجمه نامه 4 نهج البلاغه

و من كتاب له (علیه السلام) إلى بعض أمراء جَيشه:

فَإِنْ عَادُوا إِلَى ظِلِّ الطَّاعَةِ فَذَاكَ الَّذِي نُحِبُّ، وَ إِنْ تَوَافَتِ الْأُمُورُ بِالْقَوْمِ إِلَى الشِّقَاقِ وَ الْعِصْيَانِ فَانْهَدْ بِمَنْ أَطَاعَكَ إِلَى مَنْ عَصَاكَ وَ اسْتَغْنِ بِمَنِ انْقَادَ مَعَكَ عَمَّنْ تَقَاعَسَ عَنْكَ؛ فَإِنَّ الْمُتَكَارِهَ مَغِيبُهُ خَيْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ وَ قُعُودُهُ أَغْنَى مِنْ نُهُوضِه.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

(نامه به يكى از فرماندهان نظامى در سال 36 هجرى، برخى نوشتند به عثمان بن حنيف فرماندار بصره نوشته شد).

روش گزينش نيروهاى عمل كننده

اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند پس همان است كه دوست داريم، و اگر كارشان به جدايى و نافرمانى كشيد با كمك فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن. و از آنان كه فرمان مى برند براى سركوب آنها كه از يارى تو سرباز مى زنند مدد گير، زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد بهتر است كه شركت نداشته باشد، و شركت نكردنش از يارى دادن اجبارى بهتر است.

نظامی سیاسی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

نامه اى از آن حضرت (ع) به يكى از فرماندهان سپاهش:

اگر در سايه فرمانبردارى باز آيند، اين چيزى است كه ما خواستار آنيم و اگر حوادث و پيشامدها، آنان را به جدايى و نافرمانى كشانيد، بايد به يارى كسانى كه از تو فرمان مى برند، به خلاف آنكه فرمانت نمى برند، برخيزى. و به پايمردى آنكه مطيع توست از آنكه به ياريت برنمى خيزد، بى نياز باشى. زيرا، آنكه به اكراه همراه تو به نبرد مى آيد، غيبت او بهتر از حضور اوست و در خانه نشستنش، بهتر است از به يارى برخاستنش.

از نامه هاى آن حضرت است به بعضى از فرماندهان ارتش خود:

اگر به سايه اطاعت ما باز گشتند اين همان است كه ما دوست داريم، و اگر اوضاع و احوال آنان را به اختلاف و سرپيچى كشاند، تو با يارى كسى كه تو را اطاعت مى كند با اهل عصيان به جنگ برخيز، و با كسى كه فرمانت را مى برد از كسى كه به ياريت اقدام نمى كند بى نياز باش، مسلّما آنان كه از جنگ با دشمن كراهت دارند نبودشان از بودنشان بهتر، و نشستنشان از قيامشان بى نياز كننده تر است.

و از نامه آن حضرت است به يكى از اميران سپاهش:

اگر به سايه فرمانبرى بازگشتند، چيزى است كه ما دوست مى داريم، و اگر كارشان به جدايى و نافرمانى كشيد، آن را كه فرمانت برد برانگيز، و با آن كه نافرمانى ات كند بستيز و بى نياز باش بدان كه فرمانت برد، از آن كه از يارى ات پاى پس نهد، چه آن كه -جنگ- را خوش ندارد، نبودنش بهتر است از بودن، و نشستنش از برخاستن و يارى نمودن.

از نامه هاى آن حضرت عليه السَّلام است به بعضى از سرداران لشگر خود:

(عثمان ابن حنيف انصارىّ كه از جانب امام عليه السَّلام حكمران بصره بوده، و شمّه اى از سرگذشت او در شرح خطبه يك صد و هفتاد و يكم گذشت، او را بجنگ با دشمن در صورت اطاعت نكردن از اوامر مى فرمايد):

(1) پس (از آنكه اصحاب جمل «طلحه و زبير و عائشه و پيروانشان» ببصره رسيده آماده جنگ شدند، عثمان ابن حنيف نامه اى بامام عليه السَّلام براى آگاه نمودن از منظور آنان نوشت، و جمله اى از نامه اى كه حضرت در پاسخ او نوشت اينست:) اگر به سايه اطاعت و فرمانبردارى برگشتند (دست از تباهكارى كشيده خواستار آسايش شدند) آن همان است كه ما دوست مى داريم، و اگر كارها ايشان را به دشمنى و نافرمانى كشاند (آماده جنگ شدند) پس با كمك كسيكه فرمان ترا مى برد برخيز (جنگ كن) با كسيكه فرمانت را نمى برد، و با كسيكه پيرو تو مى باشد بى نياز باش از آنكه از يارى تو خوددارى مى نمايد،

(2) زيرا كسيكه بكارى مائل نباشد نبودنش بهتر از بودن و نشستنش سودمندتر از برخاستن است (چون شخص بى ميل بكار كه از روى اجبار اقدام نمايد ممكن است راز خود را آشكار سازد و ديگران از او پيروى نموده از كار باز مانند).

مخالفان را (کسانى که فرمان تو را در مقابله با لشکريان طلحه و زبير پذيرا نيستند) نصيحت کن. اگر به سايه اطاعت باز گردند (و تسليم فرمان تو شوند) اين همان چيزى است که ما دوست داريم (و از آنها مى خواهيم) و اگر حوادث، آنان را به سوى اختلاف و عصيان کشاند به کمک کسانى که از تو اطاعت مى کنند با کسانى که از تو نافرمانى مى کنند پيکار کن و با کسانى که مطيع اند از کسانى که سستى مى ورزند خود را بى نياز ساز; زيرا سست عنصران و کسانى که از جنگ با دشمن کراهت دارند غيبت شان بهتر از حضورشان است و قعود آنها از جنگ، از قيامشان کارسازتر است!