ترجمه خطبه 136 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) في أمر البيعة:

لَمْ تَكُنْ بَيْعَتُكُمْ إِيَّايَ فَلْتَةً وَ لَيْسَ أَمْرِي وَ أَمْرُكُمْ وَاحِداً، إِنِّي أُرِيدُكُمْ لِلَّهِ وَ أَنْتُمْ تُرِيدُونَنِي لِأَنْفُسِكُمْ. أَيُّهَا النَّاسُ أَعِينُونِي عَلَى أَنْفُسِكُمْ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ وَ لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ حَتَّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ كَارِهاً.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

آنگاه كه همه با امام بيعت كردند و عبد اللّه بن عمر، سعد بن ابى وقاص، محمّد بن مسلمه، حسّان بن ثابت، و اسامة بن زيد از بيعت سرباز زدند، امام عليه السّلام اين سخنرانى را در مدينه در سال 35 هجرى ايراد فرمود(1)

بيعت بى همانند

بيعت شما مردم با من بى مطالعه و ناگهانى نبود، و كار من و شما يكسان نيست، من شما را براى خدا مى خواهم و شما مرا براى خود مى خواهيد. اى مردم براى اصلاح خودتان مرا يارى كنيد. به خدا سوگند كه داد ستمديده را از ظالم ستمگر بستانم، و مهار ستمگر را بگيرم و به آبشخور حق وارد سازم، گر چه تمايل نداشته باشد.


  1. از شگفتی های تاریخ آنکه حسّان بن ثابت اوّلین شاعری بود که در روز غدیر خُم حضور داشت و پس از اعلام و دستور بیعت از طرف رسول خدا (ص) با امام علی (ع) بیعت کرد، و اشعار بسیار جالبی سرود که رسول خدا (ص) از او تشکّر کرد و هشدار داد، مادام که با اهل بیت من می باشی فرشتگان تو را امداد خواهند کرد و این معجزه رسول خدا (ص) بود، زیرا می دانست روزی از راه هدایت فاصله می گیرد، حال پس از 25 سال انزوای سیاسی امام، که همه مردم با او بیعت مجدّد کردند، حسّان بن ثابت، مخالفت ورزید!.
سیاسی عقیدتی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

بيعت شما با من كارى نبود كه بتصادف يا بدون انديشه صورت پذيرفته باشد. و كار من با شما يكى نيست. من شما را براى كارهاى خدايى مى خواهم و شما مرا براى منافع خود مى خواهيد. اى مردم، مرا يارى كنيد، هر چند، خلاف ميلتان باشد، سوگند به خدا، حق ستمديده را از ستمگر مى ستانم و مهار در بينى ستمگر كرده، چون شتر مى كشانم تا او را به آبشخور حق برم، اگر چه، رفتن به آنجا را ناخوش دارد.

از سخنان آن حضرت است در باره بيعت خود:

بيعت شما با من حادثه ناگهانى نبود، و برنامه من و شما يكى نيست، من شما را براى خدا مى خواهم، و شما مرا براى خود مى خواهيد اى مردم، مرا در راه سركوبى نفس سركش خود يارى كنيد، به خدا قسم داد ستمديده را از ستمكار مى گيرم، و افسار ستمكار را مى كشم تا به آبشخور حق وارد سازم گر چه به آن ميل نداشته باشد.

بيعت شما با من بى انديشه و تدبير نبود، و كار من و شما يكسان نيست. من شما را براى خدا مى خواهم و شما مرا براى خود مى خواهيد. اى مردم مرا بر كار خود يار باشيد -و فرمانم را پذيرفتار-. به خدا سوگند، كه داد ستمديده را از آن كه بر او ستم كرده بستانم و مهار ستمكار را بگيرم و به ناخواه او تا به آبشخور حق كشانم.

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (براى اصحابش فرمود كه منظورشان از بيعت با آن بزرگوار بدست آوردن رياست و متاع دنيا بود نه ترويج دين مقدّس اسلام):
(1) بيعت شما با من بدون فكر و انديشه نبود (بلكه همه اجتماع كرده از روى فكر و انديشه درست اقدام بر اين امر نموديد، پس نبايد هيچيك از شما نقض بيعت كرده يا پشيمان شويد، و اين مانند بيعت با ابى بكر نبود كه بى انديشه انجام داديد و عمر گفت: «إنّ بيعة أبى بكر كانت فلتة، وقى اللّه شرّها، فمن عاد إلى مثلها فاقتلوه» يعنى بيعت با ابى بكر بى انديشه انجام گرفت، خدا از شرّ آن نگاه دارد، پس اگر ديگرى بمانند آن باز گردد او را بكشيد) و كار من و شما يكسان نيست
(2) (زيرا) من شما را براى خدا (ترويج از قواعد دين) مى خواهم و شما مرا براى (بدست آوردن بهره هاى دنياى) خود مى خواهيد
(3) اى مردم مرا بر نفس (امّاره) خودتان يارى كنيد (از هواى نفس پيروى نكرده مطيع و فرمانبردار من باشيد) سوگند بخدا براى گرفتن حقّ ستمديده از ستمگر از روى عدل و انصاف حكم ميكنم و ستمكار را با حلقه بينى او مى كشم (مانند شتر كه در بينيش حلقه كنند و مهارش را بكشند) تا اينكه او را به آب خور حقّ وارد سازم اگر چه بآن بى ميل باشد (ستمگر را ذليل و خوار گردانم تا حقّ ستمديده را از او بستانم).

بيعت شما (مردم) با من بى مطالعه و ناگهانى نبود، و وضع من و شما يکسان نيست، من شما را براى خدا مى خواهم و شما مرا براى خويشتن، اى مردم! مرا براى اصلاح خودتان يارى دهيد (تا بتوانم عيوب شما را بر طرف سازم) به خدا سوگند! داد مظلوم را از ظالمش مى ستانم و افسار ظالم را مى کشم تا او را به آبشخور حق وارد سازم هر چند از اين کار ناخشنود باشد!