ترجمه حکمت 210 نهج البلاغه

وَ قَالَ (علیه السلام): اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ [تُقَاةَ] مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً، وَ كَمَّشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ، وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

اخلاقی تربیتی 

الگوهاى پرهيزكارى

و درود خدا بر او، فرمود: از خدا بترسيد، ترسيدن انسان وارسته اى كه دامن به كمر زده و خود را آماده كرده، و در بهره بردن از فرصت ها كوشيده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش كرده، و در دنياى زودگذر، و پايان زندگى و عاقبت كار، بدرستى انديشيده است.

ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

و فرمود (ع): از خداى بترسيد، چونان كسى كه دامن بر كمر زده و خود را مجرد از علايق ساخته و كوشيده و چالاكى به خرج داده است و در مهلتى كه داشته از پاى ننشسته و ترسان روى به راه آورده و نگريسته است به مقصدى كه به سوى آن روان است و به آنجا كه جايگاه بازگشت اوست.

و آن حضرت فرمود: خدا را بپرهيزيد پرهيز كسى كه دامن همت به كمر زده و خود را از علايق تنها نموده، و كوشش كرده و خود را به چالاكى آراسته، در مهلت عمر به راه خدا شتافته، و از ترس نابودى مهلت به عمل پيشدستى كرده، و در برگشت به جهان ديگر، و سر انجام كار و بازگشت به حساب انديشه نموده است.

[و فرمود:] از خدا بترسيد، ترسيدن وارسته اى كه دامن به كمر زده و خود را آماده ساخته، و در فرصتى كه داشته كوشيده و ترسان به راه بندگى تاخته و نگريسته است در آنجا كه رخت بايدش كشيد و پايان كار و عاقبتى كه بدان خواهد رسيد.

امام عليه السّلام (در چگونگى پرهيزكارى) فرموده است:

از خدا بترسيد ترسيدن كسى كه (در كار) دامن به كمر زده و خود را (از وابستگى ها) مجرّد و تنها ساخته، و كوشش و تلاش نموده و خويش را چست و چالاك كرده، و (به نيكوكارى) شتاب كرده در مهلت عمرش، و پيشدستى نمود از روى ترس (از دست دادن فرصت) و انديشه كرد در رو آوردن قرارگاهش، و پايان آمد و رفتش (كه به سعادت و نيكبختى بهشت يا شقاوت و بدبختى دوزخ مى انجامد).

امام عليه السلام فرمود : تقواى الهى پيشه كنيد؛ تقواى كسى كه براى اطاعت خدا دامن به كمر زده در حالى كه خود را از (علائق مادى) جدا ساخته و سخت (در اين راه) مى‌كوشد و با بصيرت در راه خدا با چابكى گام بر مى‌دارد و از ترس اعمالِ خود، به سرعت (به سوى مغفرت الهى) پيش مى‌رود و در بازگشت به پناهگاه اصلى (آخرت) وبه سرانجام زندگى و عاقبت كار مى‌انديشد.