ترجمه حکمت 2609 نهج البلاغه

9. و في حديثه (علیه السلام): كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ.

[و معنى ذلك أنه إذا عظم الخوف من العدو و اشتد عضاض الحرب فزع المسلمون إلى قتال رسول الله (صلی الله علیه وآله) بنفسه فينزل الله عليهم النصر به و يأمنون [ما] مما كانوا يخافونه بمكانه. و قوله «إذا احمر البأس» كناية عن اشتداد الأمر و قد قيل في ذلك أقوال أحسنها أنه شبه حمي الحرب بالنار التي تجمع الحرارة و الحمرة بفعلها و لونها و مما يقوي ذلك قول [الرسول] رسول الله (صلی الله علیه وآله) و قد رأى مجتلد الناس يوم حنين و هي حرب هوازن الآن حمي الوطيس، فالوطيس مستوقد النار فشبه رسول الله (صلی الله علیه وآله) ما استحر من جلاد القوم باحتدام النار و شدة التهابها].

انقضى هذا الفصل و رجعنا إلى سنن الغرض الأول في هذا الباب.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

جهاد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:

9. روايتى ديگر از امام: هر گاه آتش جنگ شعله مى كشيد، ما به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پناه مى برديم، كه در آن لحظه كسى از ما همانند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به دشمن نزديك تر نبود.

(وقتى ترس از دشمن بزرگ مى نمود، و جنگ به گونه اى مى شد كه گويا جنگجويان را مى خواهد در كام خود فرو برد، مسلمانان به پيامبر پناهنده مى شدند، تا رسول خدا شخصا به نبرد پردازد، و خداوند به وسيله او نصرت و پيروزى را بر آنان نازل فرمايد، و در سايه آن حضرت ايمن گردند.

اما جمله «اذا احمرّ البأس» كنايه از شدّت كارزار است. در اين باره سخنان متعدّدى گفته شده كه بهترين آنها اينكه امام داغى جنگ را به شعله هاى سوزان آتش تشبيه كرده است، و از چيزهايى كه اين نظر را تقويت مى كند، سخن پيامبر در جنگ حنين است، هنگامى كه نبرد سخت شد و شمشير زدن مردم را در جنگ «هوازن» مشاهده كرد فرمود: «الآن حمى الوطيس» اكنون تنور جنگ داغ شد، «وطيس» تنور آتش است، بنا بر اين رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داغى و گرمى جنگ را به افروختگى و شدّت شعله ورى آتش تشبيه فرموده است).

ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

9. در حديثى از آن حضرت (ع) آمده است: هنگامى كه كارزار سرخ مى شد ما خود را در پناه رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) حفظ مى كرديم. و از ميان ما كسى نزديكتر از او به دشمن نبود.

«يعنى چون ترسمان از دشمن بسيار مى شد و جنگ دندان مى نمود، مسلمانان به رسول الله (صلى الله عليه و آله) پناه مى بردند و از آنچه ترسيده بودند، ايمنى مى يافتند.

سخن او «اذا احمر البأس» كنايه از شدت كارزار است. در اين باب، عبارات ديگر هم گفته اند. بهترين آنها همان است كه امام فرمود و گرمى پيكار را به آتش تشبيه كرد كه هم داغ است و هم سرخ. و آنچه اين معنى را تقويت مى كند اين است كه رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) در روز حنين، در جنگ با هوازن چون جلادت مردان را ديد فرمود «حمى الوطيس». و طيس كانون يا تنور افروخته است. رسول الله (صلى الله عليه و آله) گرمى پيكار مردم را بگرمى و شدت التهاب آتش تشبيه كرده است.

اين فصل به پايان رسيد و اكنون به همان شيوه پيشين در اين باب باز مى گرديم.

9. در گفتار آن حضرت است: وقتى تنور معركه سرخ مى شد خود را به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حفظ مى كرديم، پس هيچ كدام از ما به دشمن نزديك تر از پيامبر نبود.

معناى آن اين است كه وقتى ترس از دشمن زياد مى شد، و جنگ به نهايت سختى مى رسيد، مسلمانان به جانبى كه شخص رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در جنگ بود پناهنده مى شدند، و خداوند به بركت آن حضرت پيروزى را بر آنان نازل مى كرد، و به خاطر او از آنچه بيم داشتند ايمنى مى يافتند.

و قول آن حضرت «اذَا احْمَرَّ البَأْسُ» كنايه از سختى جنگ است. در اين زمينه سخنانى گفته شده كه بهترينش اين است: امام گرمى تنور جنگ را به گرمى آتش تشبيه كرده كه حرارت و سرخى را به عمل و رنگش فراهم مى آورد. و آنچه كه اين قول را تقويت مى كند فرمايش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است كه چون نبرد شديد مردم را در روز حنين كه جنگ هوازن بود مشاهده كرد فرمود: «الانَ حَمِىَ الْوَطيسُ» (اكنون تنور جنگ گرم شد).

و طيس جايگاه افروختن آتش است، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گرم شدن جنگ آنان را به افروختگى و شعله ور شدن آتش تشبيه فرموده است.

اين فصل تمام شد، و در اين باب به روش اول خود يعنى بيان حكمت ها باز گشتيم.

9. [و در حديث آن حضرت است كه:] چون كارزار دشوار مى شد، ما خود را به رسول خدا (ص) نگاه مى داشتيم چنانكه هيچيك ما از وى به دشمن نزديكتر نبود.

[و معنى آن اين است كه چون بيم از دشمن بسيار مى بود و اژدهاى جنگ دهان مى گشود، مسلمانان به رسول خدا پناه مى بردند و از او مى خواستند تا خود دست به جنگ بگشايد، اين هنگام به بركت پيامبر، خدا پيروزى بر آنان مى فرستاد و بيمى را كه داشتند با رسول مى گشاد].

[و گفته آن حضرت «اذا احمرّ البأس»: كنايت از سختى كارزار است و در معنى اين جمله سخنانى گفته اند، نيكوترين آن اين كه: امام گرمى كارزار را به گرمى آتش همانند كرده است كه گرمى و سرخى را در اثر و رنگ خود فراهم دارد، و آنچه اين معنى را تقويت مى كند سخن رسول خداست (ص) كه چون در روز حنين كارزار مردم را ديد، و آن نبرد هوازن بود، فرمود: «حمى الوطيس» وطيس، افروختنگاه آتش است. رسول خدا (ص) گرمى نبرد مردمان را به گرمى آتش و سختى سوزش آن همانند كرد.]

[اين فصل به پايان رسيد و اكنون به روش نخستين در اين باب باز مى گرديم:]

9-  در گفتار آن حضرت عليه السّلام است (در شجاعت و دلاورى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه مانند آن در نامه نهم گذشت):

ما بوديم هنگاميكه خوف و ترس سرخ مى شد (كارزار سخت مى گشت) خود را بوسيله رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله- نگاه دارى مى نموديم، و هيچيك از ما از آن حضرت به دشمن نزديكتر نبود.

(سيّد رضىّ «رحمه اللّه» فرمايد:) و معنى اين سخن آنست كه چون ترس از دشمن بسيار مى شد و گزيدن جنگ سخت مى گشت مسلمانان به جانبى كه شخص رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله- كارزار مى نمود مى گريختند، و خداى تعالى به بركت آن حضرت بايشان كمك مى فرستاد و آنها هم بوسيله آن بزرگوار از آنچه ترس داشتند آسوده مى شدند.

و فرمايش آن حضرت: «إذا احمرّ البأس» يعنى هنگاميكه خوف و ترس سرخ مى شد، كنايه است از سختى كارزار، و در آن چند قول گفته شده است نيكوترين آنها آنست كه گرم شدن جنگ را تشبيه و مانند نموده به آتشى كه گرمى و سرخى را بعمل و رنگش جمع نمايد (سوزان باشد و افروخته) و اين قول را كمك ميكند فرمايش رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله- وقتى كه شمشير زدن مردم را در جنگ حنين (موضعى بين طائف و مكّه) ديد و آن جنگ هوازن (قبيله اى از قيس) بود: «الان حمى الوطيس» يعنى اكنون تنّور جنگ گرم شد، و وطيس جاى افروختن آتش است، رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله- گرم شدن كارزار آنها را با فروختن آتش و زبانه كشيدن آن مانند نموده است.

اين فصل پايان يافت، و ما به روش اوّل خود در اين باب (كه مقصود بيان سخنان امام عليه السّلام بوده نه تفسير كلمات آن حضرت) باز گشتيم.

در حديثى امام عليه السلام فرمود: هرگاه آتش جنگ، سخت شعله ور مى شد ما به رسول خدا صلي اله عليه و آله پناه مى برديم ودر آن هنگام هيچ يك از ما به دشمن از او نزديكتر نبود!

مرحوم سيّد رضى (در تفسير اين كلام شريف) مى گويد: معناى اين سخن اين است كه وقتى ترس از دشمن شديد مى شد و جنگ به گونه اى بود كه گويا مى خواهد جنگجويان را در كام خود فرو ببرد مسلمانان به پيامبر صلي اله عليه و آله پناهنده مى شدند تا رسول خدا صلي اله عليه و آله شخصآ به نبرد پردازد و خداوند به بركت وجود او نصرت و پيروزى را بر آنان نازل كند و در سايه آن حضرت ايمن گردند. جمله «إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ» كنايه از شدت كارزار است و دراينباره سخنان فراوانى گفته شده كه بهترين آنها اين است كه امام صلي الله عليه و آله گرماى جنگ را به شعله هاى سوزان آتش تشبيه كرده است كه حرارت و سرخى، هر دو را دربر دارد و از امورى كه اين نظر را تقويت مى كند سخن رسول الله صلي اله عليه و آله در جنگ «حنين» (هوازن) است؛ وى هنگامى كه نبرد سخت و شمشير زدن مردم را در آن جنگ مشاهده كرد فرمود: «الآنَ حَمِيَ الْوَطيسُ» (الان آتش جنگ شعله ور شد)، زيرا «وَطيس» به معناى تنور آتش است و رسول خدا صلي اله عليه و آله گرماى جنگ را كه از درگيرى جنگجويان به وجود آمده بود به گرمى جنگ و افروختگى آن تشبيه فرموده است. اين فصل (كه ناظر به تفسير بعضى از واژه ها و جمله هاى فصيح و بليغ آن حضرت عليه السلام بود) پايان يافت و به شيوه سابق در نقل كلمات قصار بازمى گرديم.