ترجمه حکمت 370 نهج البلاغه
وَ رُوِيَ أَنَّهُ (عليه السلام)، قَلَّمَا اعْتَدَلَ بِهِ الْمِنْبَرُ إِلَّا قَالَ أَمَامَ الْخُطْبَةِ:
أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ، فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ، وَ لَا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُوَ؛ وَ مَا دُنْيَاهُ الَّتِي تَحَسَّنَتْ لَهُ، بِخَلَفٍ مِنَ الْآخِرَةِ الَّتِي قَبَّحَهَا سُوءُ النَّظَرِ عِنْدَهُ؛ وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ، كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ.
ترجمه: محمد دشتی (ره)
هدفدارى انسان و ضرورت تقوا
و درود خدا بر او، (نقل كردند كه امام عليه السّلام كمتر بر منبرى مى نشست كه پيش از سخن اين عبارت را نگويد:)
اى مردم از خدا بترسيد، هيچ كس بيهوده آفريده نشد تا به بازى پردازد، و او را به حال خود وانگذاشته اند تا خود را سرگرم كارهاى بى ارزش نمايد.
و دنيايى كه در ديده ها زيباست، جايگزين آخرتى نشود كه آن را زشت مى انگارند،
و مغرورى كه در دنيا به بالاترين مقام رسيده، چون كسى نيست كه در آخرت به كمترين نصيبى رسيده است.
ترجمه ها
لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.
گويند كمتر اتفاق مى افتاد كه امام بر منبر نشيند و پيش از اداى سخن، مردم را چنين اندرزى ندهد:
اى مردم، از خداى بترسيد. هيچكس به عبث آفريده نشده تا سرگرم لهو و بازيچه گردد و او را به خود وانگذاشته اند تا به كارهاى لغو و بيهوده پردازد.
مباد كه دنيا در نظرش به گونه اى آراسته آيد كه آن را جانشين آخرت، كه زشتش انگاشته، قرار دهد.
آن فريب خورده اى كه در دنيا به بالاترين پيروزى رسيده، هرگز به پايه كسى كه از آخرت اندك سهمى يافته، نرسد.
گفته شده كه امام كمتر بر منبر قرار مى گرفت مگر اينكه پيش از سخنرانى مى فرمود:
اى مردم، خدا را پروا كنيد، كسى بيهوده و عبث آفريده نشده كه بازى كند، و رها نشده تا كار بيهوده انجام دهد،
دنيايش كه خود را در ديده او آراسته عوض آخرتى نشود كه آن را به ديدن نزد او زشت نموده،
و مغرورى كه به اعلا درجه همت خود به دنيا دست يافته مانند كسى نيست كه از آخرت به كمترين سهمى پيروزى پيدا نموده.
[و روايت شده است كه امام عليه السلام كمتر به منبر مى نشست كه پيش از خطبه نگويد:]
مردم از خدا بترسيد كه هيچ انسانى بيهوده آفريده نگرديده تا به بازى پردازد، و او را وا ننهاده اند تا خود را سرگرم بى فايدت سازد،
و دنيايى كه خود را در ديده او زيبا داشته جايگزين آخرتى نشود كه آن را زشت انگاشته،
و فريفته اى كه از دنيا به بالاترين مقصود نايل گرديده چون كسى نيست كه از آخرت به كمترين نصيب رسيده.
روايت شده است كه امام عليه السّلام كمتر مى شد كه بر منبر نشيند مگر آنكه پيش از خطبه خواندن (در باره پرهيزكارى) مى فرمود:
1- اى مردم، از خدا بترسيد كه هيچكس بيهوده آفريده نشده تا بازى كند، و خود سر رها نگشته تا كار بيجا انجام دهد،
2- و نيست دنياى او كه خود را برايش آراسته و نيكو نموده عوض و جا گير آخرتى كه آنرا بد نگريستن نزد او زشت وانموده است،
3- و نيست مغرور و فريفته اى كه به بالاترين همّت و كوشش خود از دنيا فيروزى يافته باشد مانند ديگرى كه از آخرت به كمترين نصيب و بهره خويش دست يافته (زيرا اگر شخص پادشاهى روى زمين بدست آورد با كسيكه كار كوچك كم بهره اى براى آخرت انجام دهد يكسان و برابر نمى باشد چون فيروزى او با همه گرفتاريها و اندوههاى بيشمار بپايان رسيده و نيست گردد و فيروزى ديگرى هميشگى بوده هيچ غمّ و اندوهى بآن راه نخواهد يافت).
روايت شده كه كمتر اتفاق مىافتاد كه امام عليه السلام بر منبر بنشيند و پيش از خطبه چنين نفرمايد:
اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد (و بدانيد) هيچكس بيهوده و عبث آفريده نشده كه دائماً به لهو (و سرگرمىهاى مختلف) بپردازد و هيچكس مهمل و بىهدف رها نشده تا به كارهاى لغو و بى ارزش مشغول شود. (هرگز) دنياى دلپسندش جاى آخرتى را كه با بدنگرى، زشت در نظرش جلوه كرده است نخواهد گرفت و آن فريب خوردهاى كه با برترين كوشش بر دنيا ظفر يافته همچون كسى نيست كه به كمترين سهم خود از آخرت دست يافته است.