ترجمه حکمت 374 نهج البلاغه

وَ فِي كَلَامٍ آخَرَ لَهُ (علیه السلام) يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى:
فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ، فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ؛ وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ، فَذَلِكَ مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَ مُضَيِّعٌ خَصْلَةً؛ وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ، فَذَلِكَ الَّذِي ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ تَمَسَّكَ بِوَاحِدَةٍ؛ وَ مِنْهُمْ تَارِكٌ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ يَدِهِ، فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ. وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ؛ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ؛ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

اخلاقی اجتماعی سیاسی 

مراحل امر به معروف و نهى از منكر

گروهى، منكر را با دست و زبان و قلب انكار مى كنند، آنان تمامى خصلت هاى نيكو را در خود گرد آورده اند.

گروهى ديگر، منكر را با زبان و قلب انكار كرده، امّا دست به كارى نمى برند، پس چنين كسى دو خصلت از خصلت هاى نيكو را گرفته و ديگرى را تباه كرده است.

و بعضى منكر را تنها با قلب انكار كرده، و با دست و زبان خويش اقدامى ندارند، پس دو خصلت را كه شريف تر است تباه ساخته اند و يك خصلت را به دست آورده اند.

و بعضى ديگر منكر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند كه چنين كسى از آنان، مرده اى ميان زندگان است.(1)

و تمام كارهاى نيكو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهى از منكر، چونان قطره اى(2) بر درياى موّاج و پهناور است، و همانا امر به معروف و نهى از منكر، نه اجلى را نزديك مى كنند، و نه از مقدار روزى مى كاهند، و از همه اينها برتر، سخن حق در پيش روى حاكمى ستمكار است.


  1. شخصی در میان سخنرانی امام برخاست و پرسید: میّت الاحیاء (زندگانی مرده) چه کسانی هستند؟ امام (ع) سخنرانی را قطع کرد و پاسخ او را داد.
  2. نَفْثَةٍ یعنی آب دهانی که آن را بیرون اندازد.
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

در سخنى ديگر هم در اين معنى گويد:

كسى است كه كار زشت را نكوهيده دارد و به دست و زبان و دل خود از آن اعراض مى كند. چنين كسى خصال نيكو را به كمال رسانيده است.

و كسى است كه به زبان و دل انكارش مى كند نه به دست. چنين كسى را دو خصلت از خصال نيكوست او يك خصلت را ضايع گذاشته است. و كسى كه فقط به دل انكار كند، نه به دست و زبان، چنين كسى دو خصلت را كه شريفترند، تباه كرده است و كسى كه منكر را به زبان انكار كند و نه به دست و نه به دل، چنين كسى مرده اى است در ميان زندگان.

همه اعمال نيكو در برابر امر به معروف و نهى از منكر، همانند دميدنى است بر درياى مواج، امر به معروف و نهى از منكر نه مرگ كسى را نزديك مى سازد و نه از روزى كسى مى كاهد. از همه اينها برتر، سخن از دادگرى گفتن است، رو در روى حاكمى ستمكار.

امام عليه السّلام را كلامى ديگر در زمينه همين معناست:

از اين مردم كسى است كه به دست و زبان و قلبش به انكار بر مى خيزد، چنين انسانى خصلت هاى خوب را به كمال رسانده.

و كسى است كه به زبان و دل انكار مى كند و دست به برنامه اى نمى برد، چنين انسانى به دو خصلت از خصلت هاى خوب چنگ زده، و خصلتى را ضايع نموده. و كسى است كه با دل به انكار بر خاسته نه با دست و زبانش، چنين كسى دو خصلت را كه شريفتر است تباه نموده، و يك خصلت را گرفته. و كسى كه انكار با زبان و قلب و دست را ترك كرده، او مرده اى است ميان زندگان.

تمام كارهاى نيك و جهاد در راه خدا در جنب امر به معروف و نهى از منكر چيزى نيست جز به مانند انداختن آب دهان در درياى پهناور. امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مى كند، و نه از روزى مى كاهد. و بهتر از همه اينها سخن عدل است در برابر حاكم ظالم.

[و در گفتار ديگرى كه از اين مقوله است فرمود:]

از مردمان كسى است كه كار زشت را ناپسند مى شمارد و به دست و زبان و دل خود آن را خوش نمى دارد، چنين كسى خصلتهاى نيك را به كمال رسانيده، و از آنان كسى است كه به زبان و دل خود انكار كند و دست به كار نبرد، چنين كسى دو خصلت از خصلتهاى نيك را گرفته و خصلتى را تباه ساخته، و از آنان كسى است كه منكر را به دل زشت مى دارد و به دست و زبان خود بر آن انكار نيارد، چنين كس دو خصلت را كه شريف تر است ضايع ساخته و به يك خصلت پرداخته، و از آنان كسى است كه منكر را باز ندارد به دست و دل و زبان، چنين كس مرده اى است ميان زندگان.

و همه كارهاى نيك و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهى از منكر، چون دميدنى است به درياى پر موج پهناور. و همانا امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك كنند و نه از مقدار روزى بكاهند و فاضل تر از همه اينها سخن عدالت است كه پيش روى حاكمى ستمكار گويند.

امام عليه السّلام در سخن ديگر خود كه هم در اين معنى (در باره امر بمعروف و نهى از منكر) مى باشد فرموده است:
1- از ايشان (انكار كنندگان) بدست و زبان و دل خود منكر را انكار ميكند پس او خوهاى نيك را تمام نموده است،
2- و از آنها به زبان و دل خويش انكار مى نمايد نه به دستش او بدو خصلت و خو چنگ زده و يكى (انكار بدست) را تباه ساخته است،
3- و از آنان به دلش انكار ميكند نه بدست و زبانش او دو خصلت را تباه نموده كه شريفترين سه خصلت مى باشد و بيك خصلت (انكار بدل) چنگ زده است (چون انكار بدل بدون انكار بدست و زبان در خارج سودى ندارد از اينرو آن دو خصلت را شريفتر دانسته)
4- و از ايشان ناشايسته را به زبان و دل و دستش انكار نمى كند پس او مرده زندگان است (زيرا اگر او را توانائى نيست لا اقلّ بايد بدل انكار نمايد و گر نه در ايمان بخدا راستگو نمى باشد چون هر كه خدا را دوست دارد بايد گناهكار دشمن خدا را دشمن بدارد)
5- و همه اعمال نيكو و جهاد در راه خدا در پيش امر بمعروف و نهى از منكر نيست مگر مانند آب دهن انداختن در درياى پهناور (چون قوام اسلام بامر بمعروف و نهى از منكر مى باشد)
6- و امر بمعروف و نهى از منكر اجل را نزديك نمى كند و روزى را كم نمى گرداند (چون اجل بموقع خود مى رسد و روزى كم و زياده نمى شود خواه امر بمعروف و نهى از منكر بكند يا نكند پس هر كه اين عبادت بزرگ كه سرمايه همه نيك بختيها است را از ترس جان يا از بيم كم شدن روزى بر اثر خشم مردم از دست دهد انديشه اش نادرست است) و نيكوترين امر بمعروف و نهى از منكر (گفتن) يك سخن حقّ و درست است نزد پادشاه ستمگر (كه آن سخن او را از ستمى باز داشته يا بخير و نيكى وادارد).

امام(عليه السلام) در گفتار ديگرى در همين زمينه فرمود:

گروهى از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منكرات و انكار منكر برمى خيزند. آن ها تمام خصلت هاى نيك را به طور كامل در خود جمع كرده اند. گروهى ديگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمى خيزند اما با دست كارى انجام نمى دهند آن ها به دو خصلت از خصلت هاى نيك تمسك جسته اند و يكى را ضايع كرده اند. گروهى ديگر تنها با قلبشان نهى از منكر مى كنند (و از آن بيزارند) ولى مبارزه با دست و زبان را ترك مى گويند اين گروه بهترين خصلت هاى از اين سه را ترك گفته و تنها به يكى چنگ زده اند. گروهى ديگر نه با زبان نهى از منكر مى كنند و نه با قلب و نه با دست، اين ها (در حقيقت) مردگانى در ميان زندگان هستند.

(بدانيد) تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر همچون آب دهان است در برابر دريايى عميق و پهناور. امر به معروف و نهى از منكر نه مرگ كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد (و بدانيد) از همه اين ها مهمتر سخن حقى است كه در برابر سلطان ستمگرى گفته شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع گردد).