ترجمه حکمت 415 نهج البلاغه
وَ قَالَ (عليه السلام) فِي صِفَةِ الدُّنْيَا: تَغُرُّ، وَ تَضُرُّ، وَ تَمُرُّ؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَرْضَهَا ثَوَاباً لِأَوْلِيَائِهِ، وَ لَا عِقَاباً لِأَعْدَائِهِ؛ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ، بَيْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ، فَارْتَحَلُوا.
ترجمه: محمد دشتی (ره)
دنيا شناسى
و درود خدا بر او، فرمود: (در وصف دنياى حرام) (دنيا) فريب مى دهد، زيان مى رساند و تند مى گذرد. از اين رو خدا دنيا را پاداش دوستان خود نپسنديد، و آن را جايگاه كيفر دشمنان خود قرار نداد.
و همانا مردم دنيا چون كاروانى باشند كه هنوز بار انداز نكرده كاروان سالار بانگ كوچ سر دهد تا بار بندند و برانند.
ترجمه ها
لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.
و فرمود (ع): دنيا مى فريبد و زيان مى رساند و مى گذرد. خداى سبحان، دنيا را نه پاداش دوستان خود قرار داده و نه شكنجه و عذاب دشمنان خود، مردم دنيا چون كاروانيانى هستند كه تا فرود آيند و بار بگشايند، سالار كاروان، بانگ رحيل در دهد و بناچار، كوچ كنند.
و آن حضرت در وصف دنيا فرمود:
دنيا مى فريبد و زيان مى زند و مى گذرد. خداوند دنيا را به عنوان پاداش براى اولياءش، و كيفر براى دشمنانش نپسنديد. اهل دنيا چون كاروانند كه در اثناى فرود آمدن، كاروان سالارشان فرياد بر مى دارد كه كوچ كنند.
[و در صفت دنيا فرمود:]
مى فريبد و زيان مى رساند و مى گذرد. خدا دنيا را پاداشى نپسنديد براى دوستانش و نه كيفرى براى دشمنانش. مردم دنيا چون كاروانند، تا بار فكنند كاروانسالارشان بانگ بر آنان زند تا بار بندند و برانند.
امام عليه السّلام در وصف و چگونگى دنيا فرموده است:
1- دنيا (به زينت و آرايش خود) فريب مى دهد، و (به بلاها و گرفتاريهايش) زيان مى رساند، و (بسرعت و شتاب) مى گذرد (از آنها جدائى مى نمايد) خداوند سبحان (بر اثر حقارت و پستى دنيا) راضى نگشت كه آنرا پاداش دوستان خود و كيفر دشمنانش قرار دهد،
2- و اهل دنيا مانند كاروانى هستند كه در بين آنكه فرود آمده اند (تا لحظه اى آسوده شده رفع خستگى نمايند) ناگاه راننده ايشان (جلودارشان) بآنها بانگ زند (: كوچ كنيد كه اينجا جاى استراحت نيست) پس كوچ كنند.
امام عليه السلام در وصف دنيا فرمود:
مي فريبد و زيان مي رساند و مي گذرد. خداوند به (بخشيدن) آن به عنوان پاداش براي دوستانش، رضايت نداده و (گرفتن) آن را به عنوان کيفر دشمنانش نپذيرفته است. اهل دنيا همچون کارواني هستند که هنوز رحل اقامت نيفکنده اند که قافله سالار فرياد مي زند (کوچ کنيد): و آنها کوچ مي کنند.