ترجمه نامه 14 نهج البلاغه

و من وصية له (علیه السلام) لعَِسكره قبلَ لقاء العدوّ بصفّين:

لَا تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ، فَإِنَّكُمْ بِحَمْدِ اللَّهِ عَلَى حُجَّةٍ وَ تَرْكُكُمْ إِيَّاهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ حُجَّةٌ أُخْرَى لَكُمْ عَلَيْهِمْ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْهَزِيمَةُ بِإِذْنِ اللَّهِ فَلَا تَقْتُلُوا مُدْبِراً وَ لَا تُصِيبُوا مُعْوِراً وَ لَا تُجْهِزُوا عَلَى جَرِيحٍ، وَ لَا تَهِيجُوا النِّسَاءَ بِأَذًى وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَكُمْ وَ سَبَبْنَ أُمَرَاءَكُمْ، فَإِنَّهُنَّ ضَعِيفَاتُ الْقُوَى وَ الْأَنْفُسِ وَ الْعُقُولِ؛ إِنْ كُنَّا لَنُؤْمَرُ بِالْكَفِّ عَنْهُنَّ وَ إِنَّهُنَّ لَمُشْرِكَاتٌ، وَ إِنْ كَانَ الرَّجُلُ لَيَتَنَاوَلُ الْمَرْأَةَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ بِالْفَهْرِ أَوِ الْهِرَاوَةِ فَيُعَيَّرُ بِهَا وَ عَقِبُهُ مِنْ بَعْدِه.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

(دستور امام پيش از رويارويى با دشمن در صفّين).

رعايت اصول انسانى در جنگ

با دشمن جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمد اللّه حجّت با شماست، و آغازگر جنگ نبودنتان، تا آن كه دشمن به جنگ روى آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود. اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده نكشيد، و آن را كه قدرت دفاع ندارد آسيب نرسانيد، و مجروحان را به قتل نرسانيد.

زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هر چند آبروى شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروى بدنى و روانى و انديشه كم توانند. در روزگارى كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم، و در جاهليّت اگر مردى با سنگ يا چوب دستى، به زنى حمله مى كرد، او و فرزندانش را سرزنش مى كردند.

نظامی اخلاقی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

سفارشى از آن حضرت (ع) به سپاهش پيش از ديدار با دشمن در صفين:

با آنان مجنگيد تا آنان جنگ را بياغازند. سپاس خدا را، كه حجت با شماست. و اگر واگذاريد تا آنان جنگ را آغاز كنند، اين هم حجتى ديگر است به سود شما و زيان ايشان.

هرگاه، به اذن خدا، روى به هزيمت نهادند، كسى را كه پشت كرده و مى گريزد، مكشيد و آن را كه از پاى افتاده است، آسيب مرسانيد و مجروح را زخم مزنيد و زنان را ميازاريد و آنان را به خشم مياوريد، هرچند، آبروى شما بريزند يا اميرانتان را دشنام دهند. كه زنان به جسم ناتوان اند و به نفس و عقل ضعيف. حتى در زمانى كه زنان مشرك بودند، ما را گفته بودند كه از آنان دست باز داريم. در زمان جاهليت، رسم بر آن بود كه اگر مردى با سنگ يا چوبدستى به زنى تعرض مى كرد او را و فرزندانش را، كه پس از او مى آمدند، عيب مى كردند و سرزنش مى نمودند.

از وصيت هاى آن حضرت است به لشگرش، پيش از ديدار با دشمن در صفّين:

دست به جنگ نزنيد تا آنان شروع كنند، زيرا به حمد خدا حجّت با شماست، و جنگ نكردن از سوى شما تا شروع جنگ از جانب آنان حجّت ديگرى از شما بر آنهاست.

دشمن چون به اذن حق پاى به هزيمت نهاد فرارى را به قتل نرسانيد، و ناتوان را آسيب نزنيد، و زخمى را نكشيد، و زنان را با آزردن به هيجان نياوريد گرچه متعرض آبروى شما شوند، يا به بزرگانتان ناسزا گويند، زيرا توان و جان و عقلشان ضعيف است. زمانى كه در شرك بودند مأموريت داشتيم از آنان دست بداريم. و اگر در روزگار جاهليّت مردى زنى را با سنگ يا چماق مى زد، او و فرزندانش را به اين عمل سرزنش مى كردند.

از سفارش آن حضرت است به سپاهيان خود، پيش از ديدار دشمن در صفين:

با آنان مجنگيد، مگر به جنگ دست يازند. چرا كه -سپاس خدا را- حجّت با شماست، و رها كردنشان تا دست به پيكار گشايند حجّتى ديگر براى شما بر آنهاست.

اگر به خواست خدا شكست خوردند و گريختند، آن را كه پشت كرده مكشيد و كسى را كه دفاع از خود نتواند آسيب مرسانيد، و زخم خورده را از پا در مياريد. زنان را با زدن بر مى انگيزانيد هر چند آبروى شما را بريزند يا اميرانتان را دشنام گويند، كه توان زنان اندك است و جانشان ناتوان و خردشان دستخوش نقصان. آن گاه كه زنان در شرك به سر مى بردند مأمور بوديم دست از آنان بازداريم، و در جاهليّت اگر مردى با سنگ يا چوبدستى بر زنى حمله مى برد، او و فرزندانى را كه از پس او آيند بدين كار سرزنش مى كردند.

از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است به لشگر خود پيش از روبرو شدن با دشمن (لشگر شام) در جنگ صفّين (كه در آن راه فيروزى را بآنان نمايانده و از آزار رساندن به زنان نهى مى فرمايد):

(1) با آنها (لشگر شام) نجنگيد (شروع بجنگ ننمائيد) تا اينكه ايشان جنگ با شما را آغاز نمايند، زيرا -سپاس خدا را- كه شما داراى حجّت و دليل هستيد (چون آنان بر امام زمان خود ياغى گشته اند و جنگ با آنها واجب است، چنانكه در قرآن كريم سوره 49 آیه 9 مى فرمايد: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» يعنى اگر دو گروه از مؤمنين زد و خورد نمايند بين آنها آشتى دهيد، پس اگر يكى از آنها بر ديگرى تعدّى و ستم نمود «بصلح و آشتى تن نداد» با گروهى كه افزونى جسته و ستم ميكند بجنگيد تا بحكم خدا و دستور او رو آورند، پس اگر رو آوردند بين آنها را بعدل و برابرى آشتى دهيد، و «در همه كارها» بعدل و راستى رفتار نمائيد كه خدا رفتار كنندگان بعدل و راستى را دوست مى دارد يعنى آنان را از رحمت خود بهره مند گرداند) و شروع نكردن شما بجنگ با آنها تا اينكه آنان شروع بجنگ با شما نمايند (اين روش) حجّت و دليل ديگرى است براى شما بر آنها (زيرا شروع آنها بجنگ مانند جنگ با خدا و رسول است بدليل آنكه حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله فرموده: «يا علىّ حربك حربى» يعنى اي علىّ جنگ با تو جنگ با من است و كسيرا كه با خدا و رسول جنگيده فساد و تباهكارى كند بايد كشت، چنانكه در قرآن كريم سوره 5 آیه 33 مى فرمايد: «إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ» يعنى سزاى آنانكه با خدا و رسول مى جنگند و بفساد و تباهكارى در روى زمين مى كوشند آنست كه كشته يا بدار كشيده شوند يا دست راست و پاى چپ آنها بريده شود يا از شهرى بشهر ديگر آواره گردند كه اينگونه كيفر در دنيا برايشان ذلّت و خوارى و در آخرت عذاب بزرگ بار آورد. و در سوره 2 آیه 194 مى فرمايد: «الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا الله» يعنى هر كه بر شما ستم كند «در جنگ پيشدستى نمايد» پس شما مانند همان ستمى كه او بر شما روا داشته باو بنمائيد، و از خدا بترسيد، و بدانيد خداوند با پرهيزكاران است).

(2) پس اگر (آنان شروع بجنگ نموده شما را بجنگ وا داشتند، و) بامر و خواست خداوند (برايشان) فرار و شكست روى داد گريخته را نكشيد، و درمانده را زخمى نكنيد، و زخم خورده را از پا در مياوريد، و زنان را با آزار رساندن (بآنها) بر مينگيزانيد هر چند دشنام به شرافت و بزرگوارى شما داده به سرداران و بزرگانتان ناسزا گويند، زيرا نيروها و جانها و خردهاى ايشان ضعيف و سست است،

(3) ما (در زمان حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله) مأمور شديم كه از ايشان دست بداريم و حال آنكه مشركه بودند (پس در صورت اظهار اسلام حتما بايستى از تعرّض بآنها خوددارى نمود) و در زمان جاهليّت اگر مردى زنى را به سنگ يا چماق مى زد بر اثر آن او را و بعد از او فرزندانش را سرزنش مى نمودند.

با آنها نجنگيد تا آنها جنگ را آغاز کنند، زيرا به حمد خدا شما داراى حجت و دليل هستيد (شما پيرو امام(عليه السلام) و پيشوايى هستيد که خدا و خلق بر آن اتفاق دارند)، بنابراين اگر آنها آغازگر جنگ باشند، حجت و دليل ديگرى براى شما بر ضد آنهاست و هنگامى که به اذن خدا دشمن شکست خورد فراريان را نکشيد، و بر ناتوان ها ضربه اى وارد نکنيد، و مجروحان را به قتل نرسانيد، زنان را با اذيت و آزار به هيجان نياوريد، هر چند آنها به شما دشنام دهند و به سرانتان بدگويى کنند، زيرا آنها از نظر قوا ناتوان و از نظر روحيّه و عقل و خرد ضعيف اند و در آن زمان که زنان مشرکان (در عصر پيامبر) به ما بدگويى مى کردند و دشنام مى دادند (از سوى آن حضرت) دستور داده مى شد که از آزار و اذيت آنها خوددارى کنيم، حتى در زمان جاهليّت اگر مردى دست به روى زنى بلند مى کرد و سنگى به سوى او پرتاب مى نمود و يا او را با چوب مى زد، همين امر باعث ننگ او و فرزندانش مى شد!