ترجمه خطبه 126 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) لما عُوتِبَ على التسوية في العَطاء:

أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ؟ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً، [وَ] لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ. أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِي الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِي الْآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِي النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَمْ يَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ لَا عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ إِلَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُكْرَهُمْ وَ كَانَ لِغَيْرِهِ وُدُّهُمْ، فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتَاجَ إِلَى مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَلِيلٍ وَ أَلْأَمُ خَدِين.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

به امام گفتند كه مردم به دنيا دل بسته اند، معاويه با هدايا و پول هاى فراوان آنها را جذب مى كند شما هم از اموال عمومى به اشراف عرب و بزرگان قريش ببخش و از تقسيم مساوى بيت المال دست بردار تا به تو گرايش پيدا كنند(1)

عدالت اقتصادى امام عليه السّلام

آيا به من دستور مى دهيد براى پيروزى خود، از جور و ستم در باره امّت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم، استفاده كنم؟(2) به خدا سوگند، تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز چنين كارى نخواهم كرد اگر اين اموال از خودم بود به گونه اى مساوى در ميان مردم تقسيم مى كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست.

آگاه باشيد بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زياده روى و اسراف است، ممكن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت پست خواهد كرد، در ميان مردم ممكن است گرامى اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. كسى مالش را در راهى كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن كه خدا او را  از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستى آنها را متوجّه ديگرى ساخت، پس اگر روزى بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش كننده ترين دوست خواهند بود.


  1. علّت آن بود که رسول خدا (ص) بیت المال را به طور مساوی بین مسلمانان تقسیم می کرد، امّا پس از وفات آن حضرت، ابابکر و به خصوص عمر و عثمان اصل تقسیم عادلانه را رعایت نکردند و با انواع تبعیض ها و بخشش های نابجا مردم را به راه دیگری کشاندند، حال که امام علی (ع) به خلافت رسید و چونان پیامبر (ص) می خواست بیت المال را مساوی تقسیم کند، بسیاری برآشفتند و سر به مخالفت برداشتند.
  2. طرد تفکّر ماکیاوِلیسم Machiavelism که می گویند، هدف وسیله را توجیه می کند.
سیاسی اعتقادی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

سخنى از آن حضرت (ع) هنگامى كه او را مورد عتاب قرار دادند كه چرا عطايا را به تساوى تقسيم مى كند:

آيا مرا فرمان مى دهيد كه پيروزى را طلب كنم، به ستم كردن بر كسى كه زمامدار او شده ام؟ به خدا سوگند، چنين نكنم تا شب و روز از پى هم مى آيند و در آسمان ستاره اى از پس ستاره ديگر طلوع مى كند. اگر اين مال از آن من مى بود، باز هم آن را به تساوى به ميانشان تقسيم مى كردم. پس چگونه چنين نكنم، در حالى كه، مال از آن خداوند است.

سپس، فرمود: بخشيدن مال به كسى كه حق او نباشد، خود گونه اى تبذير و اسراف است كه بخشنده را در اين جهان بر مى افرازد و در آن دنيا پست مى سازد. در ميان مردم مكرّمش مى دارد و در نزد خدا خوار مى گرداند.

هركس دارايى خود را بيجا صرف كند و به نااهلش ببخشد، خداوند از سپاسگزارى آنها محرومش گرداند. آنان به جاى او، ديگرى را به دوستى خواهند گرفت و اگر روزى او را حادثه اى پيش آيد و به ياريشان نياز افتد، آنها را بدترين ياران و سرزنش كننده ترين كسان خود خواهد يافت.

از سخنان آن حضرت است وقتى با تندى به او گفتند كه چرا در تقسيم بيت المال ميان همه مساوات مى كند و سابقه و شرافت افراد را در نظر نمى گيرد:

آيا به من امر مى كنيد تا با ستم كردن در حق كسانى كه بر آنان حكومت دارم پيروزى بجويم؟ به خدا سوگند تا شب و روز مى آيد و مى رود، و ستاره به دنبال ستاره حركت مى كند دست به چنين كارى نمى زنم. اگر مال از خود من بود همه را در پرداخت كردن برابر مى داشتم تا چه رسد به اينكه مال، مال خداست.

بدانيد كه پرداخت مال در غير موردش تبذير و اسراف است، و اين كار شخص را در دنيا سر بلندى مى دهد ولى در آخرت موجب سر شكستگى است، او را در ديده مردم با ارزش اما نزد خداوند خوار مى كند. كسى مالش را در برنامه غير حق و نزد غير مستحق صرف نكرد مگر اينكه خداوند او را از سپاسگزارى همان مردم محروم كرد، و محبّتشان متوجه غير او گشت، و اگر روزى قدمش بلغزد و به يارى آنان نيازمند شود همان مردم بدترين دوست و پست ترين رفيق خواهند بود.

و از سخنان آن حضرت است چون بر او خرده گرفتند كه چرا بيت المال را مساوى بخشيده است:

مرا فرمان مى دهيد تا پيروزى را بجويم به ستم كردن درباره آن كه والى اويم به خدا كه، نپذيرم تا جهان سرآيد، و ستاره اى در آسمان پى ستاره اى برآيد. اگر مال از آن من بود، همگان را برابر مى داشتم -كه چنين تقسيم سزا است- تا چه رسد كه مال، مال خدا است.

بدانيد كه بخشيدن مال به كسى كه مستحق آن نيست، با تبذير، و اسراف يكى است. قدر بخشنده را در دنيا بالا برد و در آخرت فرود آرد، او را در ديده مردمان گرامى كند، و نزد خدا خوار گرداند. هيچ كس مال خود را آنجا كه نبايد نداد، و به نامستحق نبخشود، جز آنكه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستيشان از آن ديگرى بود. پس اگر روزى پاى او لغزيد، و به يارى آنان نيازمند گرديد، در ديده ايشان بدترين يار است و لئيم ترين دوستدار.

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در وقتى كه از او به تندى پرسيدند كه چرا عطاء و بخشش (بيت المال و صدقات و غنائم) را ميان مردم بالسّويّه تقسيم مى نمايد و اشخاصى را كه سبقت در اسلام داشته و (در جنگها حاضر و يا) داراى شرافت و بزرگى بودند برترى نمى دهد (سنّت و طريقه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بر اين بود كه در تقسيم بيت المال ميان مسلمانان فرق نمى گذاشت. ابو بكر هم در زمان خلافتش بهمان رويّه رفتار كرد، ولى چون عمر بخلافت رسيد سنّت آن حضرت را تغيير داده بعضى را بر ديگران برترى داد، و عثمان در خلافتش طريقه عمر را بسط داده به دلخواه خود بهر كه هر چه مى خواست مى بخشيد، و چون امير المؤمنين عليه السّلام بخلافت ظاهريّه منصوب گرديد به سنّت پيغمبر اكرم رفتار نمود، و اين رويّه بر خلاف عادت و ميل فتنه جويان بود. باين سبب طلحه و زبير نقض بيعت كرده از آن بزرگوار دورى نمودند و جمعى هم به معاويه پيوستند، پس گروهى از اصحاب به خدمت حضرت آمده درخواست نمودند كه در تقسيم بيت المال بعضى را ترجيح دهد، امام عليه السّلام فرمود):
(1) آيا دستور مى دهيد مرا كه يارى بطلبم بظلم و ستم بر كسيكه زمامدار او شده ام (بسنّت پيغمبر اكرم رفتار نكرده به زير دستان ستم روا داشته خود را مشمول خشم پروردگار گردانم) سوگند بخدا اين كار را نمى كنم مادامى كه شب و روز دهر مختلف و ستاره اى در آسمان (با قوّه جاذبه) ستاره اى را قصد مى نمايد (هرگز چنين نخواهم كرد)
(2) اگر بيت المال مال شخص من هم بود آنرا بالسّويّه ميان مسلمانان تقسيم مى نمودم، پس چگونه (يكى را بر ديگرى امتياز دهم) و حال آنكه مال خدا است (و زير دستان و مستمندان جيره خوار او هستند)
(3) پس حضرت عليه السّلام (در مفاسد بخشيدن بيت المال بغير مستحقّ) فرمود: آگاه باشيد كه بخشيدن مال بغير مستحقّ ناروا و اسراف است (خداوند سبحان در قرآن كريم سوره 17 آیه 27-26 فرموده: «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً - إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» يعنى اسراف مكن و مال خود را در غير رضاى خدا پراكنده مساز، زيرا اسراف كنندگان برادران و ياران ديوان هستند) و دادن مال بغير مستحقّ دهنده اش را در دنيا (بر حسب ظاهر) بلند مرتبه مى گرداند (گيرنده در پيش او براى خوش آمد اظهار كوچكى و فروتنى مى نمايد) و در آخرت او را پائين مى آورد (پست مى سازد چون بيچارگى و عذاب هميشگى را در بر دارد) و در ميان مردم او را گرامى داشته و در نزد خدا خوارش مى نمايد (زيرا ارجمند نزد حقّ تعالى كسى است كه بدستور او رفتار نمايد)
(4) و هيچ مردى مالش را بيجا صرف نكرد و بغير مستحقّ نداد مگر آنكه خداوند او را از سپاسگزارى ايشان باز داشت و دوستى آنان براى غير او بود، پس اگر روزى نعل (كفش) او بلغزد (پيش آمد بدى براى او رخ دهد) و بيارى و همراهيشان نيازمند باشد آنها بدترين يار و سرزنش كننده ترين دوست مى باشند.

آيا به من پيشنهاد مى کنيد که براى پيروزى خود، از جور و ستم در حق کسانى که بر آنها حکومت مى کنم، استمداد جويم؟ به خدا سوگند! هرگز گِرد چنين کارى نمى گردم، ما دام که شب و روز پشت سر هم مى آيند و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب دارند. اگر اين اموال، از خودم بود، به يقين در ميان آنها به طور مساوى تقسيم مى کردم تا چه رسد به اين که اين اموال، اموال خداست (و متعلق به بيت المال مسلمين است).

آگاه باشيد! بخشيدن مال، در غير موردش، تبذير واسراف است، هر چند ممکن است اين کار در دنيا سبب سربلندى کسى که آن را انجام داده بشود، ولى در آخرت به زمينش مى زند، اين کار او را (چند روزى) در ميان مردم (دنياپرست) گرامى مى دارد، ولى در پيشگاه خدا خوارش مى کند. و هيچ کس مال خويش را در غير مورد استحقاق و نزد غير اهلش قرار نداد، مگر اين که سرانجام خداوند او را از سپاسگزارى آنان محروم ساخت ومحبّتشان را متوجه ديگرى نمود، تا آن جا که اگر روزى پايش بلغزد و به کمک آنان نياز داشته باشد بدترين دوست و پست ترين رفيق خواهند بود!