ترجمه خطبه 200 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) في معاوية:

وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ، وَ لَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ وَ اللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَكِيدَةِ وَ لَا أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِيدَة.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

اين سخنرانى پس از جنگ صفّين در شهر كوفه در سال 38 هجرى ايراد شد

سياست دروغين معاويه

سوگند به خدا، معاويه از من سياستمدارتر نيست، امّا معاويه حيله گر و جنايتكار است،(1) اگر نيرنگ ناپسند نبود من زيرك ترين افراد بودم، ولى هر نيرنگى گناه، و هر گناهى نوعى كفر و انكار است، روز رستاخيز در دست هر حيله گرى پرچمى است كه با آن شناخته مى شود. به خدا سوگند، من با فريب كارى غافلگير نمى شوم، و با سخت گيرى ناتوان نخواهم شد.


  1. اشاره به سیاست دِماگوژی Demagogy (عوام فریبی) کسی که برای رسیدن به اهداف خود، خود را طرفدار مردم جلوه می دهد.
سیاسی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

به خدا سوگند، معاويه از من زيركتر نيست. او پيمان شكنى مى كند و گنه كارى. اگر پيمان شكنى را ناخوش نمى داشتم، من زيركترين مردم مى بودم. ولى پيمان شكنان، گنه كارند و گنه كاران، نافرمان. هر پيمان شكنى را در روز قيامت پرچمى است كه بدان شناخته گردد. به خدا سوگند، مكر و خدعه مرا غافلگير نكند و در سختيها ناتوان نشوم.

از سخنان آن حضرت است در باره معاويه:

به خدا قسم معاويه زيرك تر از من نيست، ولى او خيانت مى ورزد و گناه مى كند، و اگر غدر و مكر نكوهيده نبود من از زيرك ترين مردمان بودم، ولى هر نيرنگى معصيت است، و هر معصيتى نوعى كفر است، و هر نيرنگ بازى را در قيامت نشانه اى است كه به آن شناخته مى شود. سوگند به خدا كه من با مكر و حيله غافلگير نمى شوم، و با شدّت و سختى ناتوان نمى گردم.

به خدا سوگند، معاويه زيركتر از من نيست، ليكن شيوه او پيمان شكنى و گنهكارى است. اگر پيمان شكنى ناخوشايند نمى نمود، زيركتر از من كس نبود، اما هر پيمان شكنى به گناه بر انگيزاند، و هر چه به گناه بر انگيزاند دل را تاريك گرداند. روز رستاخيز پيمان شكن را درفشى است افراخته و او بدان درفش شناخته. به خدا، مرا با فريب غافلگير نتوانند كرد و با سختگيرى ناتوانم نتوانند شمرد.

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (در نادرست بودن گمان كسيكه اعتقاد داشت انديشه معاويه رساتر و تدبيرش بهتر از آن بزرگوار است).
(1) سوگند بخدا معاويه از من زيركتر نيست، و ليكن او بيوفائى و خيانت كرده و معصيت و نافرمانى مى نمايد (در هر امرى مكر و حيله بكار برده بعهد و پيمان پايبند نيست، از اينرو نادانان تصوّر ميكنند اين از زيركى و دانائى او است)
(2) و اگر مكر و بيوفائى نكوهيده نبود (خداوند عذاب براى آن مقرّر نفرموده بود) من زيركترين مردم بودم، ولى (بدانيد كه) هر مكر و بيوفائى گناهى است، و هر گناهى نافرمانى است، و روز قيامت براى هر عهد و پيمان شكنى پرچم و نشانه اى است كه بآن شناخته ميشود (گناهش آشكار بوده به آتش مى بردش)
(3) و سوگند بخدا من غافلگير نمى گردم تا در باره ام مكر و حيله بكار برند (چون هميشه بمكر و خدعه آنها آگاهم) و در سختى و گرفتارى عاجز و ناتوان نمى شوم (زيرا از همه كس تواناترم، ولى براى پيروى از دستور خدا و رسول از آنچه رضاى آنها نيست چشم مى پوشم، و اين دليل برترى و تواناترى رأى و انديشه ديگرى از من نيست كه او پيرو شيطان و هواى نفس بوده، و من در هر امرى خدا را در نظر مى گيرم).

به خدا سوگند معاويه از من سياستمدارتر و زيرک تر نيست; ولى او نيرنگ مى زند و مرتکب انواع گناه مى شود (سياستش بى قيد و شرط است و هر کار خلافى را براى پيشبرد اهداف سياسى خود مجاز مى شمرد). اگر غدر و خيانت ناپسند نبود من سياستمدارترين مردم بودم; ولى هر گونه عذر و پيمان شکنى منتهى به فجور و گناه مى شود و هر گناهى سر از کفر در مى آورد (همان گونه که رسول خدا فرمود:) «هر غدّار و پيمان شکنى روز قيامت پرچم خاصى دارد که به وسيله آن شناخته مى شود (و در صحنه محشر رسوا مى گردد) ولى به خدا سوگند (با اينکه اهل اين گونه سياستها نيستم; ولى) با کيد و مکر دشمن اغفال نمى شوم و در برابر شدايد زانو مى زنم.