ترجمه خطبه 201 نهج البلاغه

من كلام له (علیه السلام) يَعِظُ بسلوك الطريق الواضح:

أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ، فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِيرٌ وَ جُوعُهَا طَوِيلٌ. أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ» فَمَا كَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّكَّةِ الْمُحْمَاةِ فِي الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ. أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَكَ الطَّرِيقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِي التِّيهِ.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

این سخنرانی بر منبر مسجد کوفه ایراد شد

راه روشن حق

اى مردم در راه راست، از كمى روندگان نهراسيد، زيرا اكثريّت مردم بر گرد سفره اى جمع شدند كه سيرى آن كوتاه، و گرسنگى آن طولانى است.

اى مردم، همه افراد جامعه در خشنودى و خشم شريك مى باشند، چنانكه شتر ماده ثمود را يك نفر دست و پا بريد، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زيرا همگى آن را پسنديدند. خداوند سبحان مى فرمايد: «ماده شتر را پى كردند و سرانجام پشيمان شدند». سرزمين آنان چونان آهن گداخته اى كه در زمين نرم فرو رود، فريادى زد و فرو ريخت.

اى مردم آن كس كه از راه آشكار برود به آب مى رسد، و هر كس از راه راست منحرف شود سرگردان مى ماند.

اخلاقی سیاسی اجتماعی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

اى مردم، در راه هدايت، اگر رهروانش اندك اند، وحشت مكنيد. زيرا مردم همه بر سفره اى نشسته اند، كه اندكى سير كند و گرسنگى دراز در پى دارد.

اى مردم، خشنودى نمودن از كارى و ناخشنودى نمودن از كارى پاداش و كيفر را فراگير كند. ماده شتر قوم ثمود را يك تن كشت ولى عذاب همه را در برگرفت، زيرا همه از كشتن آن خشنود بودند. خداى تعالى فرمايد: «آن را كشتند و همه پشيمان شدند» زمانى نگذشت كه زمينشان صدا كرد و فرو رفت، چونان صداى گاوآهن تفته در زمين نرم. اى مردم، هر كه در راه روشن و آشكار رود به آب رسد و هر كه از آن تخلّف جويد در بيابان سرگردان بماند.

از سخنان آن حضرت است در پايدارى در راه حق:

اى مردم، در راه هدايت از كمى اهل آن وحشت نكنيد، كه مردم بر سر سفره اى گرد آمده اند كه زمان سيرى آن اندك، و مدّت گرسنگى آن طولانى است.

اى مردم، جز اين نيست كه خشنودى و خشم است كه مردم را بر محورى جمع مى كند. غير اين نبود كه ناقه ثمود را يك نفر پى كرد، امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان به آن برنامه رضايت دادند، خداوند سبحان فرمود: «همه آن را پى كردند، پس همه پشيمان شدند». آن گاه سرزمين آنان بر اثر فرو رفتن صدا كرد مانند صداى فرورفتن آهن داغ در زمين نرم و هموار. اى مردم، هر كه راه راست و روشن را به پيمايد به آب رسد، و هر كه بيراهه رود در بيابان به سرگردانى افتد.

مردم بيم مكنيد در راه راست، كه شمار روندگان آن چنين اندك چراست كه مردم بر سر خوانى فراهم آمده اند-  از دير باز، مدت-  سيرى آن كوتاه است و زمان گرسنگى اش دراز.

مردم خشنودى و خشم -از چيزى- همگان را -در پيامد آن- شريك سازد -و كيفر يا پاداش آنچه را بدان راضى شده اند به آنان بپردازد-. چنانكه ماده شتر ثمود را يك تن پى نمود و خدا همه آنان را عذاب فرمود، چرا -كه گرد اعتراض نگرديدند- و همگى آن كار را پسنديدند، و خداى سبحان گفت: «ماده شتر را پى كردند و سرانجام پشيمان شدند» و ديرى نپاييد كه زمينشان بانگى كرد و فرو رفت، چنانكه در زمين سست آهن تفت. مردم آن كه راه آشكار را بپيمايد به آب در آيد، و آن كه بيراهه را پيش گيرد، در بيابان بى نشان افتد -و از تشنگى بميرد-.

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (در ترغيب به رستگارى و نگران نبودن از كمى پيروان حقّ و سفارش بنهى از منكر كردن).
(1) اى مردم، در راه هدايت و رستگارى از جهت كمى پيروان آن (و بسيارى مخالفين) نگران نباشيد، زيرا مردم گرد آمده اند بر سر خوانى كه سيرى آن اندك و گرسنگيش بسيار است (به زينت و آرايش دنيا دل بسته اند كه بزودى فانى ميشود، و بر اثر دلبستگى و پيروى نكردن از حقّ در قيامت بعذاب و گرفتارى بى پايان مبتلى مى گردند).
(2) اى مردم، رضاء و خوشنودى (به معصيت و نافرمانى) و خشم (از طاعت و بندگى) مردم را گرد مى آورد (براى عذاب آماده مى سازد) و (اگر چه مباشر عمل ديگرى باشد، زيرا مانند آنست كه خود آنرا بجا آورده، چنانكه) ناقه (حضرت صالح پيغمبر قوم) ثمود را يك مرد پى كرد و كشت، پس خداوند همه آنها را عذاب نمود بجهت آنكه به كشتن ناقه راضى بودند، و (از اينرو) خداوند سبحان (در قرآن كريم سوره 26 آیه 157) فرموده: «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ» يعنى قوم ثمود ناقه را پى كرده كشتند و در بامداد بعد (چون آثار عذابى كه حضرت صالح بايشان خبر داده بود مشاهده نمودند) پشيمان شدند، پس (كشتن ناقه را به همه آنان نسبت داده بجهت آنكه از كشنده با اينكه مى توانستند جلوگيرى ننمودند، بلكه بفعل او هم راضى بودند، و) عذاب آنها چنين بود كه زمين آنها بر اثر (زلزله و) فرو رفتن (عمارت) صدا كرد مانند صدا كردن آهن شخم زنى داغ شده در زمين هموار.
(3) اى مردم، هر كه راه راست را به پيمايد به آبادى مى رسد (و از تشنگى مى رهد) و هر كه بيراهه برود (از راه راست پا بيرون نهد) در بيابان بى آب و گياه فرود آيد (و از بى آبى جان سپارد، خلاصه هر كه بدستور خدا و رسول رفتار نمايد نيك بخت شود، و هر كه از شيطان و نفس امّاره پيروى كند بعذاب مبتلى گردد).

اى مردم! در طريق هدايت از کمى پويندگانش وحشت نکنيد، زيرا مردم گرد سفره اى اجتماع کرده اند که سيرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است.

اى مردم! رضايت و نارضايتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در کيفر و پاداش) مى شود (مگر نمى دانيد) ناقه ثمود را تنها يک نفر پى کرد; امّا کيفر و عذاب الهى آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زيرا همگى به عمل آن يک نفر راضى بودند. خداوند سبحان مى فرمايد: «(فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ); آن قوم ناقه را پى کردند و سرانجام (هنگام نزول بلاى فراگير) پشيمان شدند و طولى نکشيد سرزمين آنان همچون آهن گداخته اى که در زمين نرمى فرو رود با صداى وحشتناکى فرو رفت. اى مردم! آن کس که راه واضح و آشکار را بپويد به آب مى رسد; امّا کسى که مخالفت کند در بيابان سرگردان خواهد شد (و تشنه کام جان مى دهد).