ترجمه خطبه 218 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) في ذكر السائِرين إلى البصرة لحربه (علیه السلام):

فَقَدِمُوا عَلَى عُمَّالِي وَ خُزَّانِ بَيْتِ [مَالِ] الْمُسْلِمِينَ الَّذِي فِي يَدَيَّ وَ عَلَى أَهْلِ مِصْرٍ، كُلُّهُمْ فِي طَاعَتِي وَ عَلَى بَيْعَتِي، فَشَتَّتُوا كَلِمَتَهُمْ وَ أَفْسَدُوا عَلَيَّ جَمَاعَتَهُمْ وَ وَثَبُوا عَلَى شِيعَتِي فَقَتَلُوا طَائفَةً منْهُمْ غَدْراً وَ [طَائفَةً] طَائفَةٌ عَضُّوا عَلَى أَسْيَافِهِمْ، فَضَارَبُوا بِهَا حَتَّى لَقُوا اللَّهَ صَادِقِين.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

درباره كسانى كه براى جنگ با او به بصره رفتند

افشاى خيانت ناكثان

بر كارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند، و بر مردم شهرى كه تمامى آنها بر اطاعت من، و وفادارى در بيعت با من وحدت داشتند، هجوم آوردند، آنان را از هم پراكندند، و به زيان من، در ميانشان اختلاف افكندند، و بر شيعيان من تاختند، گروهى را با نيرنگ كشتند، و گروهى دست بر شمشير فشرده با دشمن جنگيدند تا صادقانه خدا را ملاقات كردند.

سیاسی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

در ذكر كسانى كه براى جنگ با او به بصره رفته بودند:

بر كارگزاران من و خازنان بيت المال مسلمانان، كه در دست من بود، و بر مردم شهر كه همه در فرمان من و بر بيعت من مى بودند، در آمدند و سبب تفرق و اختلاف آنان شدند و جمعيت هماهنگشان را به زيان من پراكنده ساختند. بر شيعيان من تاخت آوردند و گروهى را به حيلت كشتند و گروهى نيز شمشيرها كشيدند و دندانها به هم فشردند و پيكار كردند تا با ايمان صادق جان باختند و خدا را ديدار كردند.

در باره آنان كه به قصد جنگ با حضرت به بصره رفتند:

بر عاملان من و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در دست من بود و بر اهل شهرى كه تمامشان در طاعت و بيعت من بودند هجوم بردند، آنها را از هم پراكنده كردند، و اتفاق ايشان را عليه من به فساد كشيدند، بر شيعيانم تاختند، گروهى از آنان را با مكر و حيله كشتند، و گروهى با شمشير براى جنگ با آنان به پاخاستند، و به زد و خورد پرداختند تا صادقانه خدا را ملاقات نمودند.

و از سخنان آن حضرت است در ذكر كسانى كه براى جنگ او به بصره رفتند:

بر كارگذاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند، و بر مردم شهر كه طاعت و بيعتم مى نمودند در آمدند. آنان را از هم پراكندند و به زيان من ميانشان اختلاف افكندند، و بر شيعيان من تاختند و گروهى از آنان را به نيرنگ طعمه مرگ ساختند، و گروهى شمشير را در كف فشردند و به مهاجمان حمله بردند، تا صادقانه در راه خدا جان باختند.

در باره آنانكه بقصد جنگيدن با آن حضرت عليه السّلام ببصره رفتند:

(1) (طلحه و زبير و پيروانشان) بر حكمفرمانان از طرف من (عثمان ابن حنيف و ديگران) و بر خزانه داران بيت المال مسلمانها كه در اختيار من بود و بر مردم شهرى (بصره) كه همه پيرو و بر بيعت من بودند وارد گشتند،
(2) و اختلاف بين ايشان انداخته جمعيّت و اتفاقشان را بر من پراكندند (پس از ورود اصحاب جمل ببصره جمعى از اهل آن ديار نقض بيعت آن حضرت نمودند) و بر شيعه و پيروانم هجوم كرده گروهى از آنها (مستحفظين بيت المال) را به حيله و نادرستى بقتل رسانيدند، و جمعى از آنان براى شمشير زدنشان فشار دندان داده (با مخالفين جنگيده) با آن شمشيرها زد و خورد كردند تا براستى (با ايمان و اعتقاد پاك) خدا را ملاقات نمودند (كشته شدند).

آنها بر کارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمين که در اختيار من بود وارد شدند (آنان را کشتند و بيت المال را غارت کردند) و (خيانت بزرگ ديگر آنها اين بود که) در شهرى که تمام مردم آن در اطاعت و بيعت من بودند گام نهادند و وحدت آنها را به هم زدند و جمعيّت آنان را به زيان من به فساد کشاندند (و به شورش واداشتند و در جنايتى ديگر) بر شيعيان من حمله بردند; گروهى را با خدعه و نيرنگ کشتند و گروه ديگرى با شهامت دست به شمشير بردند و (در برابر اين جنايتکاران) جنگيدند تا خدا را صادقانه ملاقات کردند.