ترجمه خطبه 79 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) قاله لبعض أصحابه لما عزم على المسير إلى الخوارج، و قد قال له: إن سِرتَ يا أميرالمؤمنين في هذا الوقت، خشيتُ ألا تظفر بمرادك، من طريق علم النجوم. فقال (علیه السلام):

أَ تَزْعُمُ أَنَّكَ تَهْدِي إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ وَ تُخَوِّفُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ؟ فَمَنْ صَدَّقَكَ بِهَذَا فَقَدْ كَذَّبَ الْقُرْآنَ وَ اسْتَغْنَى عَنِ الِاسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ فِي نَيْلِ الْمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ الْمَكْرُوهِ، وَ تَبْتَغِي فِي قَوْلِكَ لِلْعَامِلِ بِأَمْرِكَ أَنْ يُولِيَكَ الْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ لِأَنَّكَ بِزَعْمِكَ أَنْتَ هَدَيْتَهُ إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي نَالَ فِيهَا النَّفْعَ وَ أَمِنَ الضُّرَّ.

ثم أقبل (علیه السلام) على الناس فقال‏: أَيُّهَا النَّاسُ، إِيَّاكُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ إِلَّا مَا يُهْتَدَى بِهِ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ، فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى الْكَهَانَةِ وَ الْمُنَجِّمُ كَالْكَاهِنِ وَ الْكَاهِنُ كَالسَّاحِرِ وَ السَّاحِرُ كَالْكَافِرِ وَ الْكَافِرُ فِي النَّارِ، سِيرُوا عَلَى اسْمِ اللَّهِ‏.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

به هنگام حركت براى نبرد با خوارج، در ماه صفر سال 38 هجرى، شخصى با پيشگويى از راه شناخت ستارگان گفت: اگر در اين ساعت حركت كنيد، پيروز نمى شويد و من از راه علم ستاره شناسى اين محاسبه را كردم، امام فرمود

1. پرهيز از توجّه به غير خدا

گمان مى كنى تو از آن ساعتى آگاهى كه اگر كسى حركت كند زيان نخواهيد ديد و مى ترسانى از ساعتى كه اگر كسى حركت كند ضررى دامنگير او خواهد شد؟ كسى كه گفتار تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده است، و از يارى طلبيدن خدا در رسيدن به هدف هاى دوست داشتنى، و محفوظ ماندن از ناگواريها، بى نياز شده است.

گويا مى خواهى به جاى خداوند، تو را ستايش كنند، چون به گمان خود مردم را به ساعتى آشنا كردى كه منافعشان را به دست مى آورند و از ضرر و زيان در امان مى مانند.

2. پرهيز دادن مردم از ستاره شناسى

اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پيشگويى هاى دروغين، بپرهيزيد، جز آن مقدار از علم نجوم كه در دريا نوردى و صحرا نوردى به آن نياز داريد، چه اينكه ستاره شناسى شما را به غيب گويى و غيب گويى به جادوگرى مى كشاند، و ستاره شناس چون غيب گو، و غيب گو چون جادوگر و جادوگر چون كافر و كافر(1) در آتش جهنم است. با نام خدا حركت كنيد.


  1. منجّم، از طریق ستاره شناسی پیشگویی می کند و کاهِن (غیب گو) با کمک گرفتن از شیطان و جن خبر می دهد. می گویند آن شخص ستاره شناس عفیف بن قیس برادر أشعث بن قیس بود.
اعتقادی علمی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

سخنى از آن حضرت (ع) آن گاه، كه آهنگ خوارج كرد، يكى از اصحابش او را گفت: اى امير المؤمنين به شهادت علم نجوم، اگر در اين ساعت حركت كنى مى ترسم كه به مراد خويش نرسى. على (ع) در پاسخ او فرمود:

تو پندارى ساعتى را يافته اى، كه اگر كسى در آن ساعت براى انجام مقصود خويش در حركت آيد، از هر بد در امان است و از ساعتى بر حذر مى دارى كه هر كه در آن قصد كارى كند در چنبر زيانمندى افتد؟ هركس كه سخنان تو را راست پندارد، قرآن را دروغ انگاشته و براى رسيدن به هر چه پسند اوست و پرهيز از آنچه ناپسند اوست خود را از يارى خداوند بى نياز خواسته.

از كسى كه به سخن تو عمل كند، خواهى كه به جاى پروردگارش تو را حمد و سپاس گويد. زيرا تو، به زعم خود، او را به ساعتى كه به سود خويش دست مى يابد و از زيان در امان مى ماند راه نموده اى.


سپس روى به مردم كرد و گفت:

اى مردم از علم نجوم بپرهيزيد، مگر بدان مقدار كه شما را در خشكى و دريا راه بنمايد، كه اين علم به كهانت منجر شود و منجم كاهن است و كاهن همانند جادوگر است و جادوگر كافر است و كافر در آتش جهنم. به نام خداى تعالى به راه افتيد.

از سخنان آن حضرت است وقتى كه قصد حركت به سوى خوارج نمود و يكى از يارانش به او گفت: اى امير مؤمنان، اگر در اين ساعت حركت كنى با اطلاعى كه از اوضاع كواكب دارم مى ترسم به پيروزى نرسى. حضرت فرمود:

آيا تصور مى كنى به ساعتى راهنمايى مى نمايى كه هر كس در آن ساعت حركت كند زيان و ضرر از او دور مى شود و بر حذر مى دارى از ساعتى كه هر كه در آن حركت نمايد زيان و ضرر وى را احاطه مى كند؟

آن كه تو را در اين گفتار تصديق كند قرآن را تكذيب كرده، و به گمان خود از طلب يارى خدا در به دست آوردن مطلوب و دفع مكروه بى نياز شده. بنا بر گفتار تو سزاوار است كسى كه به گفته تو عمل كند تو را ستايش نمايد نه خدا را، زيرا به خيال تو آن كه او را به ساعتى راهنمايى كرده كه در آن منفعت برده و از زيان در امان مانده تويى.


سپس رو به مردم كرد و فرمود:

اى مردم، از آموختن علم نجوم بپرهيزيد مگر به عنوان ابزارى براى جهت يابى در خشكى يا دريا، زيرا نتيجه آموختن نجوم كهانت و پيشگويى است، و منجم چون كاهن، و كاهن همانند ساحر، و ساحر همچون كافر است، و كافر در جهنّم است. به نام خدا حركت كنيد.

[چون آهنگ جنگ خوارج كرد يكى از اصحاب گفت: «اى امير مؤمنان از راه علم ستارگان گويم كه اگر در اين هنگام به راه افتى، ترسم به مراد خود نرسى»، امام (ع) فرمود:]

پندارى تو ساعتى را نشان مى دهى كه هر كه در آن به سفر رود بدى به وى نرسد، و از ساعتى مى ترسانى كه اگر در آن، راه سفر پيش بگيرد، زيان وى را در ميان خويش گيرد؟

هر كه تو را در اين سخن راستگو پندارد، قرآن را دروغ انگارد، و در رسيدن به مطلوب و دور كردن آنچه ناخوش است و نامحبوب، خود را از خدا بى نياز شمارد. تو، از آنكه سخنت را كار بندد، چشم دارى كه تو را سپاس دارد و پروردگارش را به حساب نيارد، چه به گمان خويش، ساعتى را بدو نشان داده اى كه در آن به سودى رسيده و از زيانى رهيده است.


[سپس روى به مردم كرد و فرمود:]

اى مردم از اخترشناسى روى بتابيد، جز آنچه بدان راه دريا و بيابان را يابيد، كه اين دانش به غيب گويى مى كشاند -و غيب را جز خدا نداند-. منجّم چون غيبگوست، و غيبگو چون جادوگر و جادوگر چون كافر است، و كافر در آذر، به نام خدا به راه بيفتيد.

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است كه به بعضى از اصحاب خود (عفيف برادر اشعث ابن قيس) فرمود آنگاه كه عازم رفتن بجنگ با خوارج بود او بآن بزرگوار عرض كرد: يا امير المؤمنين اگر در اين هنگام (بسوى خوارج) روانه شوى مى ترسم ظفر نيافته بمقصود خويش نرسى، و اين اطّلاع را از علم نجوم دانسته ام، حضرت فرمود:
(1) آيا گمان دارى كه تو ساعتى را نشان مى دهى كه هر كه در آن سفر كند بلاء و بدى از او دور گردد و بر حذر مى دارى از ساعتى كه هر كه در آن روانه شود زيان و سختى او را فرا گيرد
(2) كسيكه اين سخنان تو را باور نمايد قرآن را دروغ پنداشته (در قرآن كريم سوره 27 آیه 65 مى فرمايد: «قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ» يعنى بگو هر كه در آسمانها و زمين است نا آمده و پوشيده را نمى داند مگر خدا) و براى بدست آوردن آنچه دوست دارد و دورى از ناپسنديها از طلب يارى از خدا بى نياز گرديده،
(3) و سزاى گفتار تو آنست كه هر كه به فرمانت رفتار نمايد بايد تو را حمد و سپاس گزارد نه پروردگارش را، زيرا تو گمان دارى كه تويى آنكه او را به ساعتى راهنمائى كرده اى كه در آن سود بدست آورده و از زيان ايمن گشته است.


(4) (بعد از آن حضرت بمردم رو نموده فرمود:)
اى مردم از آموختن نجوم بپرهيزيد (و آنرا ياد نگيريد) مگر به قدرى كه در بيابان يا در دريا (براى دانستن راهها در سفر و شناختن اوقات عبادت و بندگى و تعيين قبله و مسير كشتى و مانند آنها) بآن راه يافته شود (حاجت داشته باشيد، در قرآن كريم سوره 6 آیه 97 مى فرمايد: «وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ، قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» يعنى اوست خداوندى كه ستاره ها را براى شما قرار داد تا در تاريكى هاى بيابان و دريا بآنها راه بيابيد، و ما براى مردم دانا نشانه هاى قدرت خود را بيان كرديم) زيرا نتيجه آموختن نجوم كهانت و غيب گوئى گردد،
(5) و (كهانت صنعتى است كه داراى آن بكمك ديو و جنّ از غيب و پوشيده خبر مى دهد و در ميان مردم فتنه و فساد كند، و كار منجّم از جهت غيب گوئى و ربط دادن كواكب و ستارگان را در سود و زيان و سعد و نحس اوقات و نوميد كردن مردم را از خدا و اميدوار نمودن به گفتار و كردار خود و اعتقاد بدرستى آن مانند عمل و اعتقاد شخص كاهن است پس از جهت گمراهى خويش و گمراه كردن ديگران) منجّم مانند كاهن است و كاهن مانند ساحر (سحر سخنى است كه ساحر مى گويد، يا طلسمى است كه مى نويسد و بسبب آن بديگرى زيان وارد مى سازد، مانند آنكه ميان زن و شوهر و دوستان را جدائى انداخته آنها را با يكديگر دشمن مى نمايد) و ساحر مانند كافر است، و (سزاى) كافر (معذّب بودن) در آتش است (پس به گفتار و كردار منجّم اعتماد ننمائيد)
(6) سفر كنيد بكمك و همراهى از اسم خدا (كه البتّه حقّ تعالى زيان سفر را از مسافر دور خواهد كرد. حضرت در همان ساعت بجنگ خوارج رفت و فتح و فيروزى نصيب او گرديد، و اين كلام بزرگترين دليل است بر بطلان و نادرستى قول منجّمين).

آيا گمان مى کنى که مى توانى به آن ساعتى رهنمون شوى که هر گاه کسى در آن ساعت حرکت کند، با حادثه بدى روبه رو نخواهد شد؟ و از آن ساعت برحذر دارى که هر کس در آن حرکت مى کند، زيان مى بيند؟ کسى که تو را در اين گفتار تصديق کند قرآن را تکذيب کرده (چرا که قرآن همه اين امور را از سوى خدا مى داند) و از يارى جستن از خدا در رسيدن به هدف هاى مطلوب و مصون ماندن از حوادث ناخوشايند، خود را بى نياز مى پندارد.

تو مى خواهى با اين ادّعا کسانى که به دستورت عمل مى کنند، تو را ستايش کنند نه پروردگار خود را ; زيرا - به گمان خود - تو او را به ساعتى که در آن به مقصود مى رسد و از زيان برکنار مى ماند، هدايت کرده اى! (چه پندار باطلى!)


اى مردم! از فرا گرفتن علم نجوم (آنچه مربوط به پيشگويى به وسيله ستارگان است) بپرهيزيد! جز به آن مقدار که در خشکى، يا دريا به وسيله آن هدايت حاصل مى شود; چرا که نجوم به کهانت دعوت مى کند و منجّم همچون کاهن است و کاهن همچون ساحر و ساحر همچون کافر است و کافر در آتش دوزخ است! حال که چنين است، به نام خدا به سوى مقصد حرکت کنيد.