ترجمه خطبه 9 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) في صفته و صفة خُصومه و يُقال إنها في أصحاب الجمل‏:

وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ الْأَمْرَيْنِ الْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لَا نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِرَ.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

و من كلام له (علیه السلام) في صفته و صفة خُصومه و يُقال إنها في أصحاب الجمل

شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل)

چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند. ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداريم، و تا نباريم سيل جارى نمى سازيم.

سیاسی اخلاقی اعتقادی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

همانند تندر خورشيدند و چون آذرخش شعله افكندند. با اين همه، ترسيدند و در كار بماندند. ما چون تندر نمى خروشيم، مگر آن گاه، كه خصم را فرو كوبيم و سيل روان نمى كنيم مگر آن گاه كه بباريم.

از سخنان آن حضرت است در وصف خود و دشمنانش در جمل:

اصحاب جمل جوشيدند و خروشيدند، ولى كارشان قرين سستى و شكست شد. ما تا حمله نبريم نمى خروشيم، و تا باران نباريم سيل جارى نمى كنيم.

چون برق درخشيدند، و چون تندر خروشيدند، با اين همه كارى نكردند و واپس خزيدند. ما تا بر دشمن نتازيم، گردن دعوى بر نمى افرازيم، و تا نباريم، سيل روان نمى سازيم.

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (در آن طلحه و زبير و همراهانشان در جنگ جمل را توبيخ و سرزنش مى فرمايد):

(1) مانند رعد صدا كرده ترسانيدند و مثل برق درخشيده از جا در آمدند (با لاف و گزاف فتنه و فساد بر انگيختند و اسباب كار جنگ را فراهم نمودند) و با اين جوش و خروش در وقت كارزار ناتوان و ترسان بودند،

(2) و ليكن ما صدا نمى كنيم و نمى ترسانيم، تا موقع عمل (گفتار ما مقرون به كردار است) و تا نباريم سيل جارى نمى كنيم (چنانكه محال است پيش از آمدن باران سيل جارى گردد محال است فتح و فيروزى نصيب گوينده اى گردد كه كردار نداشته باشد).

آنها (طلحه و زبير و يارانشان) رعد و برقى نشان دادند ولى با اين همه کارشان به سستى و شکست انجاميد ولى ما رعد (برقى) نشان نمى دهيم مگر اين که بباريم و سيلى جارى نمى کنيم مگر اين که بارانى به راه اندازيم!