ترجمه خطبه 102 نهج البلاغه

و من خطبة له (علیه السلام) تجري هذا المجرى و فيها ذكر يوم القيامة و أحوال الناس المقبلة:

يوم القيامة:

وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللَّهُ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِيَاماً قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ، فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً.

فِتَنٌ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ، تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً، يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا، أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ، يُجَاهِدُهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَكَبِّرِينَ، فِي الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ. فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

از سخنان امام است كه چونان خطبه اى جداگانه است و پس از جنگ جمل در سال 36 هجرى در شهر بصره ايراد شد

1. وصف روز قيامت

قيامت روزى است كه خداوند همه انسان هاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخيزند، عرق از سر و رويشان و كنار دهانشان جارى است، و زمين زير پايشان لرزان است، نيكو حال ترين آنان كسى است كه جاى گذاشتن دو پايش را پيدا كند يا جايى براى آسوده ماندن بيابد.(1)

2. خبر از آينده خونين بصره و رزم مجاهدانى پيروز

فتنه هايى چون تاريكى شب كه نيرويى نمى تواند برابر آن بايستد، و كسى نتواند پرچمهاى آن را پايين كشد، به سوى شما مى آيد چونان شترى كه مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را كشانده و به سرعت مى راند. فتنه جويان كسانى هستند كه ضربات آنها شديد و غارتگرى آنان اندك است.

مردمى با آنان جهاد مى كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روى زمين گمنام و در آسمان ها معروفند. در اين هنگام، واى بر تو اى بصره از سپاهى كه نشانه خشم و انتقام الهى است، بى گرد و غبار و صدايى به تو حمله خواهند كرد(2) و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگى غبار آلود دچار مى گردند.(3)


  1. نفیِ نظریّه فَتالیزم Fatalism (جبر عملی)
  2. می توان فراز های آخر را، به غوّاصان رزمنده ایران تفسیر کرد که، زیرِ آب، بی هیچ گَرد و غبار و صدایی، به بصره حمله کردند.
  3. ((اغبر)) غبار آلود، که چهره ها از شدّت گرسنگی بی رنگ و غبار آلود می نمایند.
اعتقادی سیاسی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

روز رستاخيز، روزى است كه خداوند در آن روز، پيشينيان را و آنان را كه پس از آنها آمده اند، گرد مى آورد، تا به حسابشان برسد و پاداش اعمالشان را بدهد. مردم در آن روز خاضعانه بر پاى ايستاده اند و عرق از چهره هايشان به دهانهايشان روان است. لرزش زمين مى لرزاندشان. نيكو حال ترين آنها، كسى است كه براى خود جاى پايى بيابد و براى آسايش خود مكانى فراخ.


فتنه هايى است چون ظلمت شب. كس را ياراى آن نيست كه در برابرشان برپاى خيزد. هيچيك از درفشهايش واپس نخواهد نشست. فتنه ها همانند اشترى مهار كرده و پالان بر پشت نهاده، كه آنكه مهارش را مى كشد به شتابش وادارد و آنكه بر آن سوار شده تا حد توان مى دواندش، به سوى شما مى آيند. آن فتنه جويان قومى هستند كه سخت دلى و آزارشان بيش و رخت و جامه شان اندك است.

گروهى با آنان در راه خدا جهاد مى كنند كه در چشم خودخواهان مشتى فرومايه اند. در روى زمين هيچ جا كسى آنان را نمى شناسد ولى در آسمان نزد همه شناخته اند. اى بصره، در آن زمان واى بر تو، از لشكرى كه نشانى است از انتقام خداوندى. چنان آيند كه نه غبارى برانگيزند و نه آوازى برآورند. ساكنانت به مرگ سرخ گرفتار آيند و گرسنگيشان به خاك هلاك افكند.

از خطبه هاى آن حضرت است در زمينه سختى ها:

قيامت روزى است كه خداوند همه اولين و آخرين را گرد مى آورد براى بررسى حساب، و پاداش اعمال، همه در حال قيام و خاكسارى هستند، عرق تا دهانشان را احاطه كرده، و زلزله زمين آنان را مى لرزاند. نيكو حال ترين انسان در آن روز كسى است كه براى ايستادن جاى پايى پيدا كند، و براى خود محل وسيعى بيابد.


فتنه هايى است مانند پاره هاى شب تاريك، كه در برابرش كسى به پا نخيزد، و پرچمى از آن برگردانده نشود. اين فتنه ها همچون شتر مهار زده اى به سوى شما مى آيند كه جهاز بر پشتش گذاشته شده، و ساربانش آن را مى كشد و سوارش آن را شتابان مى راند. اهل آن فتنه آزارشان بر مردم شديد، و تاراجشان اندك است.

گروهى با آنان در راه خدا مى جنگند كه نزد گردنكشان خوار و پست مى نمايند، و در زمين غير معروف، و در آسمان معروفند. در آن زمان واى بر تو اى بصره از لشگرى از عذاب خدا كه بدون گرد و غبار و منهاى سر و صدا به طرف تو حمله ور مى شوند. و به زودى اهل توبه مرگ سرخ و گرسنگى شديد دچار مى شوند.

و آن روزى است كه خدا پيشينيان و پسينيان را در آن فراهم آرد، براى رسيدگى به حساب كار، و پرداخت پاداش كردار. آنان فروتنانه برپايند، عرق تا گوشه دهنهاشان روان، و زمين زير پايشان لرزان، نيكو حالترين آنان كسى است كه جاى نهادن دو پايى بيابد، يا براى راحت خود فراخ جايى.


فتنه هايى چون تاريكى شب، نه نيرويى تواند با آن بستيزد، و نه شكست خورد و بگريزد. -چون شتر- مهار كرده، و پالان نهاده، روى به شما آرد، و كشنده آن وى را به شتافتن وا دارد، و سوارش آن را براند تا آنجا كه توان دارد. فتنه جويان گروهى هستند شرور، با آزار سخت، خونريز، و اندك رخت.

مردمى با آنان جهاد كنند كه در ديده متكبّران خوارند، و در روى زمين گمنام و بى مقدار، و در آسمان شناخته و پديدار. اين هنگام واى بر تو، اى بصره از سپاهى كه بلاست، و نمونه اى از كيفر خداست. نه گردى انگيزد، و نه بانگى دارد، و زودا كه مردم تو را مرگا مرگ و يا طاعون و گرسنگى از پاى در آرد.

از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است كه در اين باب وارد شده (مانند خطبه قبل از پيش آمدهاى سخت خبر مى دهد، و ابتداء به سختيهاى روز رستاخيز اشاره مى فرمايد):

(1) قيامت روزى است كه خداوند در آن روز براى رسيدن حساب و جزاى اعمال همه خلائق از گذشتگان و آيندگان را گرد مى آورد، در حالتى كه ايستاده خاضع و فروتن، هستند، و (از بسيارى جمعيّت و شدّت گرمى) عرق مانند لجام اطراف دهانشان را فرا گرفته و زلزله زمين ايشان را مى لرزاند،
(2) پس نيكوترين آنها و خوشحالترين كسى است كه (بسبب كردار پسنديده در دنيا) براى ثابت نگهداشتن قدمش مكانى تهيئه نموده و براى آسايش خود محلّ فراخى بدست آورده باشد (تا از سختيهاى آنجا و از اضطراب و نگرانى آنروز برهد).


قسمت دوم از اين خطبه است (راجع بفتنه و فساد و خونريزيها و سختيها كه بعد از آن بزرگوار واقع شد):
(3) (بعد از من) فتنه ها ظاهر شود مانند ساعات شب تاريك (كه راه رستگارى و رهائى از آن پيدا نيست، و) براى جلوگيرى از آنها كسى قيام نخواهد نمود (كسيرا توانائى خاموش كردن آتش آن فتنه ها و جنگ با فتنه جويان نمى باشد) و هيچ بيرقى (سپاهى) آنها را ردّ نمى كند (از بين نبرده نمى تواند فتنه جويان را مغلوب سازد)
(4) آن فتنه ها مانند شترى كه مهار شده و جهاز و پالان گذاشته و جلو دارش آنرا كشيده سوار بر آن مى دواندش، بشما رو آورد (خلاصه براى بد بخت و بيچاره كردن شما آماده ميشود) فتنه جويان گروهى باشند كه اذيّت و آزارشان بيشتر است تا غارت نمودنشان (بيشتر منظورشان از ايجاد فتنه نابود كردن اشخاص است، نه بدست آوردن غنيمت، و بالأخره)
(5) گروهى كه گردنكشان آنان را ذليل و خوار مى پندارند و در روى زمين قدر و منزلتشان معلوم نيست و در آسمان مشهورند (مردمان خدا پرست از جان گذشته مقرّب درگاه الهىّ كه خود پرستان بچشم حقارت و كوچكى بآنان مى نگرند) براى رضاء و خوشنودى خدا با آن فتنه جويان جهاد مى نمايند،
(6) پس هنگام پيدايش آن فتنه ها واى بر تو اى بصره از سپاهى كه بر اثر غضب و خشم خداوند پديد آيد، و ايشان را گرد و غبار و صدايى نباشد (ناگهان پيدا شوند) و (بر اثر ورود آنان) زود باشد كه ساكنين تو مبتلى شوند به مرگ سرخ (كشته شدن) و گرسنگى غبار آلوده (قحطى كه رخسار گرسنه تيره و تاريك گردد).

آن روز روزى است که خداوند، اوّلين و آخرين را براى حساب رسى دقيق و دادن جزاى اعمال جمع مى کند، در حالى که همه با خضوع (و وحشت) به پا خاسته اند! اين در حالى است که عرق (از سر و رويشان فرو مى ريزد، به گونه اى که) بر دهانشان لجام زده، و لرزش زمين، تمام اندامشان را به حرکت در مى آورند و بهترين حال براى کسانى که در عرصه محشر حاضرند حال کسى است که جاى پايى پيدا کند و يا محلّى براى خود به دست آورد!


(در آينده) فتنه هايى خواهد بود، همچون پاره هاى شب تاريک که هيچ کس نمى تواند در برابر آن بايستد، و هيچ پرچمى از پرچمهاى آن به عقب رانده نمى شود (و شکست دامان آنها را نمى گيرد;) همچون شترى مهار شده، و جهاز نهاده - که زمام دارش آن را مى کشد، و سوارش به سرعت آن را مى راند - به سوى شما مى آيد; اين فتنه گران، جمعيّتى هستند که ضربه آنها بسيار شديد ولى تلفات خود آنها بسيار کم است.
(سرانجام) گروهى (در برابر آنها به پا مى خيرند و) در راه خدا با آنها نبرد مى کنند (و فتنه گران را در هم مى شکنند). آنها جمعيّتى هستند که نزد متکبّران و گردنکشان خوارند. در زمين گم نامند، و در آسمان معروفند.
در آن هنگام، واى بر تو اى بصره! از لشکرى که به عنوان کيفر الهى بدون گردوغبار و بى سرو صدا به تو حمله ور مى شوند و به زودى ساکنانت به مرگ سرخ، و گرسنگى شديدى که رنگ چهره آنها را دگرگون مى سازد، مبتلا خواهند شد.