ترجمه خطبه 166 نهج البلاغه

الحَثّ على التآلُف:

لِيَتَأَسَّ صَغِيرُكُمْ بِكَبِيرِكُمْ وَ لْيَرْأَفْ كَبِيرُكُمْ بِصَغِيرِكُمْ، وَ لَا تَكُونُوا كَجُفَاةِ الْجَاهِلِيَّةِ لَا فِي الدِّينِ يَتَفَقَّهُونَ وَ لَا عَنِ اللَّهِ يَعْقِلُونَ، كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرّاً.

بَنو أميّة:

افْتَرَقُوا بَعْدَ أُلْفَتِهِمْ وَ تَشَتَّتُوا عَنْ أَصْلِهِمْ، فَمِنْهُمْ آخِذٌ بِغُصْنٍ أَيْنَمَا مَالَ مَالَ مَعَهُ، عَلَى أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَيَجْمَعُهُمْ لِشَرِّ يَوْمٍ لِبَنِي أُمَيَّةَ كَمَا تَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ، يُؤَلِّفُ اللَّهُ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَجْمَعُهُمْ رُكَاماً كَرُكَامِ السَّحَابِ ثُمَّ يَفْتَحُ [اللَّهُ] لَهُمْ أَبْوَاباً، يَسِيلُونَ مِنْ مُسْتَثَارِهِمْ كَسَيْلِ الْجَنَّتَيْنِ حَيْثُ لَمْ تَسْلَمْ عَلَيْهِ قَارَةٌ وَ لَمْ تَثْبُتْ عَلَيْهِ أَكَمَةٌ وَ لَمْ يَرُدَّ سَنَنَهُ رَصُّ طَوْدٍ وَ لَا حِدَابُ أَرْضٍ، يُذَعْذِعُهُمُ اللَّهُ فِي بُطُونِ أَوْدِيَتِهِ ثُمَّ يَسْلُكُهُمْ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ يَأْخُذُ بِهِمْ مِنْ قَوْمٍ حُقُوقَ قَوْمٍ وَ يُمَكِّنُ لِقَوْمٍ فِي دِيَارِ قَوْمٍ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَيَذُوبَنَّ مَا فِي أَيْدِيهِمْ بَعْدَ الْعُلُوِّ وَ التَّمْكِينِ كَمَا تَذُوبُ الْأَلْيَةُ عَلَى النَّارِ.

الناسُ آخِر الزمان:

أَيُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ الْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ، لَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ، وَ لَعَمْرِي لَيُضَعَّفَنَّ لَكُمُ التِّيهُ مِنْ بَعْدِي أَضْعَافاً بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ قَطَعْتُمُ الْأَدْنَى وَ وَصَلْتُمُ الْأَبْعَدَ. وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمُ الدَّاعِيَ لَكُمْ سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ الرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ الِاعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الْأَعْنَاقِ.

ترجمه: محمد دشتی (ره)

بر أساس نقل مرحوم كلينى در روضه كافى، چون اين خطبه دنباله خطبه 288، آورده شده، پس امام آن را در شهر مدينه ايراد كرده است

1. احترام متقابل اجتماعى

بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروى كنند، و بزرگ سالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند. و چونان ستم پيشگان جاهليّت نباشيد، كه نه از دين آگاهى داشتند و نه در خدا انديشه مى كردند، همانند تخم افعى در لانه پرندگان نباشيد كه شكستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (بجاى جوجه، مارى از آن بيرون مى آيد.)(1)

2. آينده بنى اميّه

مسلمانان، پس از وحدت و برادرى به جدايى و تفرقه رسيدند، و از ريشه و اصل خويش پراكنده شدند. تنها گروهى شاخه درخت توحيد را گرفتند، و به هر طرف كه روى آورد همسو شدند.

امّا خداوند مسلمانان را به زودى براى بدترين روزى كه بنى اميّه در پيش دارند جمع خواهد كرد، آن چنانكه قطعات پراكنده ابرها را در فصل پاييز جمع مى كند. خدا ميان مسلمانان ألفت ايجاد مى كند، و بصورت ابرهاى فشرده در مى آورد، آنگاه درهاى پيروزى به رويشان مى گشايد، كه مانند سيلى خروشان از جايگاه خود بيرون مى ريزند. «چونان «سيل عَرِم»(2) كه در باغستان «شهر سبا» را در هم كوبيد، و در برابر آن سيل هيچ بلندى و تپّه اى بر جاى نماند، نه كوههاى بلند و محكم، و نه بر آمدگيهاى بزرگ، توانستند برابر آن مقاومت كنند».

خداوند بنى اميّه را مانند آب در درون درّه ها و رودخانه ها پراكنده و پنهان مى كند، سپس چون چشمه سارها بر روى زمين جارى مى سازد، تا حق برخى از مردم را از بعضى ديگر بستاند، و گروهى را توانايى بخشيده در خانه هاى ديگران سكونت دهد. به خدا سوگند بنى اميّه پس از پيروزى و سلطه گرى، همه آنچه را كه به دست آوردند از كفشان مى رود، چنانكه چربى بر روى آتش آب شود.

3. علل پيروزى و شكست ملّت ها

اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد، و در خوار ساختن باطل سستى نمى كرديد، هيچ گاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت. امّا چونان امّت بنى اسراييل در حيرت و سرگردانى فرو رفتيد، به جانم سوگند سرگردانى شما پس از من بيشتر خواهد شد. چرا كه به حق پشت كرديد، و با نزديكان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بريده به بيگانه ها نزديك شديد.

آگاه باشيد اگر از امام خود پيروى مى كرديد، شما را به راهى هدايت مى كرد كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفته بود، و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد، و بار سنگين مشكلات را از دوش خود بر مى داشتيد.


  1. شتر مرغ یا پرنده سنگخواره، در شن زار تخم می گذاشت که شبیه تخم مار و افعی بود، و مردم از تشخیص آن عاجز بودند. فکر می کردند تخم پرنده است ولی ناگاه ماری از آن بیرون می آمد.
  2. سیل بزرگی که خدا در یَمَن جاری ساخت که ((سدّ مأرب)) را شکست و به نام ((سیلِ عَرِم)) دولت کافر ((سبا)) را نابود و باغ های سرسبز آن سامان را از بیخ و بن برکنده و اشاره است به آیه 16 سوره سبا.
سیاسی تاریخی 
ترجمه ها

لطفاً برای انتخاب یک ترجمه، برروی نام مترجم کلیک کنید.

بايد كه خردسالتان به بزرگسالتان اقتدا كند و بايد كه بزرگسالتان بر خردسالتان مهربان باشد. همچون مردم درشت خوى عهد جاهليت مباشيد كه نه چيزى مى فهميدند و نه در باره خدا مى انديشيدند. مانند تخم پرنده اى در گودالى در ريگستان كه شكستن آن گناه است و اگر نشكنندش بسا از درون آن مارى زايد.


نخست ميانشان الفت بود و اكنون جدا از يكديگرند و از اصل خود پراكنده شده اند. بعضى از آنان به شاخه اى چسبيده اند، هر سو كه آن شاخه متمايل گردد، متمايل گردند. تا آنكه خداى تعالى بار ديگرشان گرد آورد تا بنى اميه را به بدترين روزشان بنشانند، همان گونه كه قطعات ابر در فصل خزان به هم مى پيوندند، خدا ميانشان الفت افكند، تا همچون ابرها انبوه و متراكم شوند. سپس، درها بگشايد و آنان از آنجا كه خاستگاه ايشان است در حركت آيند و سيل وار فرو ريزند. چونان سيلى كه دو باغ قوم سبا را ويران ساخت. پس چيزى بر روى زمين برقرار نماند، تپه ها را از جاى بركند و كوههاى استوار و زمينهاى مرتفع راه آن نتوانند بست.

خداوند آنان را در درون دره ها پراكنده مى سازد و آن گاه، چون چشمه ها بر زمين جارى مى سازد. به نيروى آنان، حق قومى را از قومى ديگر بستاند و قومى را در خانه هاى قومى ديگر جاى دهد. به خدا سوگند، پس از آن قدرت و اعتلايى كه مى داشتند، هر چه گرد آورده اند از دستشان برود، مانند دنبه اى كه بر آتش نهند و ذوب شود.


اى مردم، اگر از يارى حق باز نمى نشستيد و در خوار ساختن باطل سستى نمى ورزيديد، كسانى كه همپايه شما نبودند، در شما طمع نمى كردند. و مدّعيان نيرومندى، بر شما سرورى نمى يافتند. ولى، شما چون قوم بنى اسرائيل، سرگردان شديد. به جان خودم سوگند، كه پس از اين، سرگردانى شما چند برابر افزون خواهد شد. زيرا حق را پس پشت افكنديد و از آنكه نزديكتر است به رسول خدا (ص) بريديد و به آنكه دورتر است، پيوستيد. بدانيد، كه اگر از كسى پيروى كنيد كه اينك شما را فرا مى خواند، شما را به راه پيامبر (ص) خواهد برد و از آن پس، از رنج بيراهه رفتن آسوده شويد و آن بار سخت و سنگين را از گردن بر زمين افكنيد.

از خطبه هاى آن حضرت است در امر به الفت، و وصف بنى اميّه و ياران خويش:

كوچكتران شما بايد به بزرگتران اقتدا كنند، و بزرگترهاى شما بايد به كوچكترها مهربان باشند. همچون ستمكاران دوره جاهليت نباشيد كه نه دنبال فهم دين بودند، و نه براى شناخت خداوند تعقل مى كردند، مثل مردم جاهليت چون تخمى است كه در محل تخم گذارى شتر مرغان پيدا شود، شكستنش گناه است، و وانهادنش باعث بيرون آمدن جوجه زيان رسان (زيرا ممكن است تخم مار سياه باشد).


از اين خطبه است (در باره بنى اميّه):

مسلمانان پس از اتفاق از هم جدا شدند، و از اصلشان پراكنده گشتند. گروهى از آنان (كه بر حق بودند) به شاخه اى دست آويختند كه شاخه به هر كجا متمايل شد آنها هم تمايل شدند. به زودى خداوند آنان را براى بدترين روز بنى اميه جمع كند چنانكه پاره هاى ابر در فصل پاييز جمع مى شوند، خداوند در ميانشان الفت ايجاد مى كند، و آنان را همچون ابرهاى متراكم متّفق مى نمايد، آن گاه خداوند براى آنان درهايى مى گشايد كه چون سيل از جاى بر انگيختنشان روانه مى شوند مانند سيل دو باغ مردم سبا، كه از آن سيل هيچ زمينى سالم نماند، و هيچ تپه اى در برابرش تاب نياورد، و بر پايى كوه و بلنديهاى زمين جريان آن سيل را باز نگرداند.

خداوند آن مردم متفق را در ميان درّه ها و رودخانه ها پراكنده مى كند، آن گاه همچون چشمه سار در قسمتهاى مختلف زمين روان مى سازد، حق از دست رفته گروهى را از گروه ديگر به كمك آنان مى گيرد، و عدّه اى را به جاى عدّه ديگر در شهرها قرار مى دهد. قسم به خدا بنى اميه پس از برترى و حكومتشان آنچه در دست دارند آب مى شود مانند دنبه اى كه به روى آتش آب مى شود.


اى مردم، اگر يكديگر را از يارى كردن حق فرو نمى گذاشتيد، و از سست كردن پايه باطل سستى نمى كرديد، آنان كه همشأن شما نبودند در امور شما طمع نمى كردند، و آن كه بر شما مسلّط شد قوى نمى گشت، ولى شما چون بنى اسرائيل سرگردان شديد. به جانم سوگند پس از آنكه مرا از دست داديد سرگردانى شما چند برابر مى شود به خاطر اينكه حق را پشت سر گذاشتيد، و از نزديك ترين فرد به پيامبر بريديد و به دورترين شخص متّصل شديد.

بدانيد اگر از امام بر حق خود پيروى مى كرديد شما را به راه رسول خدا مى برد، آن وقت از رنج بيراهه رفتن راحت مى شديد، و بار سنگين را از دوش خود به كنارى مى انداختيد.

بايد خردسالتان از كلانسالتان پيروى كند، و كلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد. همچون بدخويان جاهليّت مباشيد، كه نه در دين فهمى دارند، و نه شناساى كردگارند، -به صورت انسان، و درون پست تر از جانوران-. همانند تخمى در گودالى به ريگستان، كه شتر مرغ نهد در آن، اگر بشكنندش گناه است، و اگر نهندش، بود كه درونش مارى سياه است.


پس از سازوارى جدا گرديدند، و از اصل خود به پراكندگى گراييدند. بعضى از آنان به شاخه اى چسبيده، و هر كجا چمد بدان سو خميده، ليكن خداى تعالى به زودى آنان را براى بدترين روز امويان چنان فراهم كند، كه پاره هاى ابر پاييزى به هم در شود. خدا ميان آنان الفت افكند، و چون توده ابر به هم نشسته فراهمشان كند. آن گاه درها براى آنان بگشايد تا به راه افتند از آنجا كه بايد، چون سيل دو باغستان مردم سبا، كه با روان شدن آن چيزى بر جاى نماند و نه پشته اى بر پاى، نه كوه پيوسته به هم فشرده مانع روان شدن آن سيل گرديد، نه زمين بلند پر سنگ و گل، راه آن را بريد.

خدا آنان را پنهان در دل درّه هاى خود بپراكند سپس چون چشمه سارها در زمين روان كند. به آنان حقّ مردمى را از مردم ديگر بستاند، و مردمى را توانايى دهد و در خانه هاى مردم ديگر ساكن گرداند. به خدا سوگند، پس از قدرت و رفعتى كه يافته اند آنچه در دست دارند بگدازد، چنانكه دنبه با آتش نسازد.


اى مردم اگر يارى حق را فرو نمى گذاشتيد، و از خوار ساختن باطل دست برنمى داشتيد، آن كه به پايه شما نيست ديده طمع به شما نمى دوخت، و هيچ نيرومندى بر شما مهترى نمى فروخت. امّا شما سرگردان شديد چون سرگردانى اسرائيليان. و به جانم سوگند، كه اين سرگردانى پس از من افزون گردد چندان. چرا كه حقّ را پشت سر نهاديد و از آن گسستيد، از نزديك بريديد، و به دور پيوستيد، و بدانيد اگر آن را پيروى كنيد كه شما را مى خواند و به راه رسولتان مى راند، از رنج بيراهه رفتن آسوده ايد، و بار سنگين و دشوار را از گردنها به يك سو نهاده ايد.

از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در پند و اندرز به اصحابش):

قسمت أول خطبه:

(1) كوچك شما بايد از بزرگتان پيروى كند، و بزرگ شما به كوچكتان مهربان باشد،
(2) و مانند ستمكاران زمان جاهليّت (پيش از مبعوث شدن پيغمبر اكرم) نباشيد كه (آنان) نه در دين و شريعت كنجكاوى مى كردند، و نه از شناختن خدا عقل بكار مى بردند (نادان و از احكام خداوند سبحان غافل بودند) مانند پوست تخمى كه در جاى تخم نهادن مرغان پيدا گردد (و تصوّر شود كه تخم پرنده است، اگر كسى آنرا بشكند) شكستن آن گناه دارد، و (اگر سالم بگذارد) بچه زيان رسان بيرون آرد (چون ممكن است تخم افعى و مار باشد، و مثل ستمكاران جاهليّت مثل تخم افعى و مار است كه در جاى تخم نهادن شتر مرغ پيدا شود، زيرا مخالفت و درهم شكستن آنها با جنگ و خونريزى صورت مى گرفت، و مداراى با آنان سبب گمراهى و تباهكارى مى بود).


قسمت دوم از اين خطبه است (در خبر دادن باجتماع مسلمانان بعد از پراكندگيشان از هم و از بين بردن بنى اميّه، و سرزنش به اصحابش):
(3) (مسلمانان) بعد از انس گرفتن با يكديگر و اجتماع از هم جدا ميشوند، و از (اطراف) اصل (و پايه دين) خود (امام بحقّ) پراكنده مى گردند، پس بعضى از ايشان شاخه اى (امامى از ائمّه هدى عليهم السّلام) را مى گيرد، هر كجا كه برود با او همراه است (به دستورش رفتار مى نمايد) تا اينكه بزودى خداوند ايشان را براى بدترين روز بنى اميّه (انقراض دولتشان) گرد آورد چنانكه قطعه هاى ابر در فصل پاييز بهم متّصل ميشود،
(4) خداوند آنان را با هم مهربان ساخته و بهم پيوسته و بسيار مى گرداند، مانند ابرهاى روى هم قرار گرفته، پس از آن خداوند براى آنان درهايى مى گشايد كه از جاى بر انگيختنشان سيل وار روانه ميشوند (حركت كرده و بكمك يكديگر مى شتابند) مانند سيل دو باغ (اهل سبا كه خداوند قصّه آنرا در قرآن كريم ياد فرموده، و آن سيل عظيمى بود كه همه آنان را هلاك نمود) هيچ پشته اى از آن سالم و هيچ زمين بلندى برقرار نماند، و راه آنرا نه استوارى كوه و نه بلندى زمينى نسبت (كسى نمى تواند آن جمع را شكست دهد)
(5) خداوند ايشان را در ميان درّه هايى كه آفريده (و مجراى سيل هم از آن درّه ها است) پراكنده مى نمايد و آنان را مانند چشمه ها در زمين روان مى سازد (خلاصه جمعيّتشان را بسيار و قدرت و توانائى بآنها عطاء مى فرمايد) بوسيله آنها حقوق گروهى (ستمديده ها) را از گروهى (ستمگران) مى ستاند و گروهى (بنى عبّاس) را در شهرهاى گروهى (بنى اميّه) مى گمارد،
(6) و سوگند بخدا آنچه در تصرّف ايشانست بعد از پادشاهى و حكمرانى (آنها) گداخته ميشود و مانند دنبه كه از آتش گداخته مى گردد (عزّت و دولت و دارائى و همه چيز آنها از بين خواهد رفت).


(7) اى مردم، اگر از يارى كردن حقّ (امام عليه السّلام) يكديگر را باز نمى داشتيد (كمك مى كرديد) و از پست گردانيدن باطل (معاويه) سستى نمى نموديد كسيكه (در توانائى و درستكارى) مانند شما نيست در (شهرهاى) شما طمع نمى كرد، و قوّت نمى گرفت كسيكه بر شما تسلّط يافته، وليكن شما (بر اثر نبردن فرمان امام و پيشواى خود) سرگردان شديد (به ضلالت افتاديد) مانند سرگردانى بنى اسرائيل (كه بر اثر نافرمانى موسى عليه السّلام چهل سال سرگردان ماندند، و در آن بيابان كه خداوند قصّه آنرا در قرآن كريم بيان مى فرمايد راه بجائى نبردند)
(8) و بجان خودم سوگند ياد ميكنم كه بعد از من سرگردانى شما چندين برابر (سرگردانى بنى اسرائيل) افزوده گرديده ميشود (زيرا سرگردانى ايشان چهل سال بود و سرگردانى شما و فرزندانتان تا زمان ظهور امام منتظر عجّل اللّه تعالى له الفرج بطول خواهد انجاميد) بسبب اينكه حقّ را پشت سرتان نهاده و نزديكتر را (به پيغمبر اكرم از خود) جدا كرديد، و با دورتر (به آن حضرت) پيوند نموديد (از امام عليه السّلام پيروى ننموده به دنبال خلفاء و معاويه رفتيد كه جز فساد و تباهكارى منظورى نداشتند)
(9) و بدانيد اگر از راهنماى خود پيروى مى گرديد شما را براه پيغمبر خدا (كه راه سيادت و سعادت هميشگى است) مى برد، و از رنج بيراهه رفتن آسوده مى گشتند، و بار گران سخت را از گردنها دور مى انداختيد (گناهى مرتكب نمى شديد كه در دنيا بيچاره و در آخرت بعذاب گرفتار باشيد).

بايد خردسالان شما به بزرگ سالانتان تأسّى جويند و از آنان پيروى کنند، و بزرگ سالانتان نيز بايد نسبت به کودکانتان مهربان باشند; همچون سنگ دلان دوران جاهليّت نباشيد که نه آگاهى از دين داشتند و نه به دستورات الهى مى انديشيدند. مبادا همچون تخم (افعى) در محل تخم گذارى پرندگان باشيد که شکستن آن گناه است (زيرا گمان مى رود تخم پرنده باشد) ولى جوجه آن شرّ و زيانبار است (چون در حقيقت، تخم افعى است).


آن ها (اشاره به ياران امام(عليه السلام) است) پس از اتحاد و همبستگى پراکنده شدند و از اصل خويش متفرق گشتند. در اين ميان بعضى از آن ها به شاخه محکمى چنگ زدند و به هر جا آن شاخه تمايل يافت، همراهش به آن سو رفتند. اما به زودى خداوند آن ها را براى بدترين روزى که بنى اميّه در پيش دارند متحد خواهد کرد و آن گونه که قطعه هاى پراکنده ابر پاييزى جمع مى شود، خداوند همه آن ها را گرد مى آورد و در ميان آنان الفت برقرار مى سازد; سپس آنان را همچون ابرهاى متراکم به هم مى پيوندد و به دنبال آن، درهاى فتح و پيروزى را به روى شان مى گشايد. آن ها همچون سيل خروشانى از جايگاه خود حرکت مى کنند; مانند سيل (عظيم سرزمين قوم سبأ) که دو باغستان (بسيار گسترده دو طرف نهر عظيم سرزمين سبأ) را درهم کوبيد و در برابر آن هيچ برجستگى بر سطح آن زمين باقى نماند; نه کوه هاى استوار نه تپه ها و هيچ چيز مانع جريان آن نشد; نه کوه هاى عظيم و نه تپه هاى بلند.

خداوند آن ها را مانند آب در درون دره ها پراکنده مى سازد; سپس همچون چشمه سارهايى از قسمت هاى مختلف زمين سر بر مى آورد; و به کمک آنان حق گروهى (از مظلومان) را از گروهى ديگر (ظالمان) مى گيرد و جمعى را در سرزمين ديگران اقامت مى بخشد.

به خدا سوگند! آن ها (بنى اميّه) بعد از تسلط و پيروزى همه آن چه را در دست دارند از دست مى دهند و (ذوب مى شوند) آن گونه که چربى بر روى آتش آب مى شود.


اى مردم، اگر شما دست از حمايت يکديگر، در يارى حق، بر نمى داشتيد و در تضعيف باطل سستى نمى کرديد، هيچ گاه کسانى که در حدّ شما نيستند در نابودى شما طمع نمى کردند و آن ها که بر شما مسلّط گشتند، مسلّط نمى شدند; ولى شما همچون بنى اسرائيل به (سبب ترک يارى حق) در حيرت و سرگردانى فرو رفتيد. به جانم سوگند! سرگردانى شما بعد از من چند برابر خواهد شد; چرا که حق را پشت سر انداختيد و از نزديک ترين افراد (به پيامبر(صلى الله عليه وآله) که اشاره به خود آن حضرت است) بريده و به دورترين افراد (بنى اميّه) پيوستيد! بدانيد، اگر از پيشوا و رهبر خود پيروى کنيد شما را به همان راهى مى برد که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از آن راه رفت، از رنج ها (ى بى راهه رفتن) آسوده خواهيد شد و بار سنگين مشکلات را از گردن خود بر مى داريد.